درخشان و بسیار بلندپروازانه... از آن دست کتاب ها که می توانند زندگی یک فرد را عوض کنند.
باظرافت، فیلسوفانه و تکان دهنده... ممتاز و پراهمیت.
این کتاب مستحکم، یک موفقیت به حساب می آید... رمانی چالش برانگیز هم در طول [متن]و هم در موضوع.
آن ماه های اول، مسلما سخت ترین ایام بودند. لیزل هر شب، کابوس می دید. چهره ی برادرش را. خیره شده به کف اتاق. جیغ زنان، غوطه ور در تختش، در حالی که در سیلابی از ملافه غرق می شد، از خواب می پرید. در طرف دیگر اتاق، تختی که قرار بود مال برادرش باشد، همچون قایقی در تاریکی شناور بود. با بازگشت هشیاری، تخت هم به آرامی در کف اتاق غرق می شد. این تصویر خیالی کمکی به قضایا نمی کرد و معمولا کمی طول می کشید تا جیغ کشیدن به پایان برسد.
شاید تنها چیز خوبی که از این کابوس ها عاید می شد، این بود که پدر جدیدش، هانس هابرمان، را به اتاقش می آورد که آرامش کند، که دوستش داشته باشد. او هر شب می آمد و کنارش می نشست. یکی دو دفعه ی اول فقط همان جا نشست. غریبه ای بود تا تنهایی را نابود کند.
آن ها منتظر یک دختر و یک پسر بودند و می توانستند از بابت نگهداریشان کمک هزینه ی اندکی دریافت کنند. هیچ کس جرأتش را نداشت به رزا هابرمن بگوید پسرک نتوانسته از سفر جان سالم به در ببرد. در واقع، هیچ کس هرگز دوست نداشت با او حرف بزند. اصولا این زن چندان دوست داشتنی نبود، هرچند در گذشته سابقه ی خوبی در نگهداری بچه های بی سرپرست داشت. ظاهرا چند تایی شان را خوب تربیت کرده بود.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
ماشالله همه توکار اسپویل هستین😐داداش من خواهر من، منی که اومدم نظراتتون رو بخونم تا متوجه بشم ارزش خوندن داره یا نه، اومدین از اول تا آخر داستان رو گفتید. یاد خدابیامرز فتحعلی اویسی افتادم که داستان رو کامل میگفت و بعد میگفت: حالا بشین نگاه کن فیلم رو🤣#کاش اسپویل نکنیم
کدوم انتشارات برای این کتاب خوب بود؟انتشارات شور خوب نیست؟
رمان بسیار جالبی است ، و باور این همه رنج در زمان جنگ ، تجربه بسیار ناگواری است
کتابش به شدت سلیقه ای،من خیلی دوسش نداشتم داستانش زاده کش دار و حوصله سر بر بود...البته این نظر و سلیقه منه ممکنه فرد دیگه ای خیلی این کتاب رو دوست داشته باشه
آخرش چقدر گریه کردم
فوق العاده بود به سادهترین شکل ممکن دوستی روابط والدین با فرزندی که مال خودشان هم نیست و احساسات یک نوجوان رو در یک فاجعه به تصویر میکشه اگه اولهای داستان رو دوست نداشتید اگر صبر کنید در اواسط کتاب با ورود جوان یهودی در داستان موضوع به شدت جذابتر میشه و البته این موضوع که روایت گر داستان هم مرگ بود داستان رو جذابتر کرده بود
من سر خوندن این کتاب پیر شدم از بس داستان رو کشش داده بود، ولی به نظرمم ارزشش رو داشت.
کاش انقدر اسپویل نکنین راجع به پایانش و باقی چیزا.
لطفاً تو کامنتا نگین که راوی کی هستش برای کسلیی میخوان کتاب رو بگیرن اسپویل میشه
به نظرم اسپویل نیست همون اول کتاب راوی معرفی میشه
اصلا جالب نبوده، مثلا روای داستان مرگه، در حالی که نویسنده هیچ نقشه خاصی برای این قضیه نداره، یعنی هیچ دلیلی نداره راوی مرگ باشه، هر کس دیگه ای هم راوی بود، تغییری توی داستان ایجاد نمیشد، و راوی اصلا خصوصیات مرگ داشتن رو به آدم منتقل نمیکنه، انگار یه روای معمولیه که وانمود میکنه مرگه، نکته خاصی نداره، داستان بخصوصی نداره، یه داستان غیر جذاب و حوصله سر بر هست بیشتر.
اتفاقا به نظر من چیزی که باعث جذابیت زیاد این کتاب بود انتخاب یک راوی متفاوت بود
قصهای از مرگ و زندگی در بحبوحهی جنگ جهانی دوم... اینبار فرشتهی مرگ داستان زندگی را روایت میکند. در دل زندگیهای این داستان با مرگهایی مواجه میشویم که ارزش زیستن را نمایان میکنند
روایتی از زندگی یک دختر نوجوان در آلمان نازی و در زمان جنگ جهانی دوم ، از زبان فرشتهی مرگ . داستان کتاب گیراست و علی رغم طولانی بودن کشنده است جوری که زمان را فراموش میکنید . اطلاعاتی که از شرایط آلمان نازی و جنگ جهانی دوم در خلال داستان به دست میآورید ، جالب توجه است .
نقطه نگاه نویسنده جالب و خاص بود. روابط انسانی بسیار خوب شرح داده شده است.
من از انتشارات راه معاصر خوندم با ترجمهی میلکان خیلی فرق داره؟
بابا بیخیال ترجمه ترجمس دیگه
کاربر سایت، کتابخون نیستید تا فرق ترجمهها رو بدونین! ترجمه خیلی مهمه واقعا
این کتاب برای یک فرد 13 ساله مناسبه؟
سلام ، اگر منظور شما محتوای کتابه ، اکثر رمانهای تاریخی خصوصا در رابطه با جنگهای جهانی تلخند و دلخراش . کتاب دزد هم از این قاعده مستثنی نیست و مقصود نویسنده ، بیداری روح انسانها و اتحاد و همدلی فارغ از تفاوت در دین و نژاد و رنگ پوست و جنسیت و زبانه ، اما در یک بستر تاریخی و در خلال بزرگترین فاجعهی قرن بیستم روایت میشه ، پس نظر شخصی من اینه که برای نوجوانان مناسب نیست و پیشنهاد میکنم اگر این کتاب رو برای خودتون یا برای کسی در نظر گرفتید، گزینههای خیلی بهتری در کتابهای گروه سنی نوجوان هست.
نه نه اصلا
اخر هم رفتم گرفتم خوندمش😂
والا چیز خاصی نداره.. فقط دردناک و حقیقت زندگی توی دوران جنگه. پدر و مادرای ماهم تو همین سن همین چیزا رو میکشیدن.
درود.کدوم ترجمه رو پیشنهاد میکنید؟!
از انتشارات میلکان
آخرش خیلی گریه کردم کاش پایان بهتری داشت خیلی غمانگیز بود. سبک نوشتن نویسنده خیلی عالی بود کاری کرد که نمیتونستم کتابو بندازمزمین
کتاب رو بندازی زمین ؟
منظورش این بوده که نمیتونسته بذاره زمین
ترجمه انتشارات میلکان معتبرتره. ترجمههای فله ایِ خانم خسروی زبانزدِ خاص و عامه
من از نشر نگاه خوندم و ترجمهی خوبی داشت ، پیشنهاد میشه بعد از خوندن کتاب فیلمش رو هم ببینید
تحسین برانگیز بود.