با تسلطی استادانه بر بازی های کلامی و سایر آرایه های ادبی.
نگاهی فیلسوفانه به داستان و واقعیت.
نثری خوش ساخت و تفکربرانگیز.
واقعیت این است که نگریستن به چشمان کسی که زمانی او را دوست داشته ایم، و بر زبان آوردن این عبارت که: «دیگر تو را نمی خواهم»، بسیار دشوار است.
با تو بودن را دوست دارم. گمان نمی کنم عبارت بهتری برای بیان چنین احساسی به دیگران وجود داشته باشد.
هر کس بخواهد زیاد درباره ی دوستی ها بیندیشد و عمل کند، زندگی توأم با هراسی دارد. هراس از جدایی و عدم هماهنگی. در این حال، واکنش انسان، همچون مردمک چشم است که بر اساس میزان نوری که دریافت می کند، از مغز فرمان می برد. تلاش دوستان برای این هماهنگی، برخلاف هماهنگی مردمک چشم با نورهایی با شدت های مختلف، ولی همزمان، و واکنشی که نشان می دهد، نمی تواند بیشتر از ظرفیت شخصیتی هر یک از آن ها طول بکشد. در نتیجه شاید بتوان این امر را به فال نیک گرفت که هیچ معاشرتی پیش از این که به نقطه انفصال برسد، در صورتی که دلخواه طرفین نباشد، زیاد طول نخواهد کشید.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
ژوزه ساراماگو در سال 1998 میلادی به خاطر خلق داستان هایی افسانه وار، برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد.
داستانی خواندنی و جالب از زندگی نقاش بسیار موفق چهره که بابت نقاشیهای خود پول خوبی دریافت میکند و در کنار این کار به نوشتن خاطرات نیز میپردازد . در کل کتاب خوبیست و از حق نگذریم ژوزه ساراماگو واقعا" نویسنده ای بسیار تواناست و اوج هنر و قلم او در این کتاب و دیگر آثار معروفش مانند کتاب کوری و بینای و همزاد مشخص است .