در یک شب سرد و پوشیده از برف، در میان سکوت خلوتانگیز کوهستان، معلم جوان قدم به روستای شوومان میگذارد. او جایگزین معلم قبلی شده که به دلیل ذاتالریه جان به جان آفرین تسلیم کرده و حوریایی که از سرمای سرد و یخبندان نفرت دارد، بهجای او آمده است. اما وحشت از مرگ، احساسی است که همچنان در او حضور دارد. حوریا در خانهی شیخ بادزار ساکن میشود و شیخ گردنبندی را به او میدهد تا از سرما محافظت کند، اما انگار که جادویی مهیب درون این گردنبند نهفته است...
حوریا تصمیم به فرار میگیرد، فراری از این فضای تاریک و هیجانانگیز شوومان، فراری از رفتارهای عجیب و غریب ساکنان این روستا، و فراری از عشقی شورانگیز به پسر شیخ... اما اتفاقاتی وحشتناک در انتظار او هستند و به نظر میرسد که گریز از این موقعیت ناممکن است...
کتاب نفرین شدگان ماه 1