"برایان سی بورن" دختری دوازده ساله است که گذشته اش را فراموش کرده. او سال ها خدمتکار خانه ی جادوگری بداخلاق بود. "برایان" و "پیتر"(شاگرد جادو) تصمیم می گیرند برای رها شدن از دست جادوگر، از خانه فرار کنند. بعد با دزدهای دریایی برخورد می کنند و وارد آنیون کشتی افسانه ای دزدهای دریایی می شوند. برایان و دوستانش با دزدهای دریایی در سفری هیجان انگیز و اکتشافی برای یافتن شمال سحرآمیز همراه می شوند؛ سرزمینی اسطوره ای که بیشتر آدم ها حتی فکر نمی کنند چنین جایی وجود داشته باشد. اگر بخت با برایان یار باشد، جایگاه خودش را در این دنیا پیدا خواهد کرد و اگر خوش شانس نباشد، هیولاهای دریایی او را خواهند خورد و...
درباره کلر فایرز
کلر فایرز (Claire Fayers) داستان فانتزی کمیکی را با حضور دزدان دریایی کلاهبردار، جادوگران شیطانی، کتابداران قهرمان و پنگوئن های انسان خوار می نویسد. او در جنوب ولز بزرگ شد، انگلیسی را در کانتربری تحصیل کرد و اکنون به ولز برمی گردد که بسیاری از اوقات فراغت خود را در زیر باران قلاب های قلعه ای می گذراند و به دنبال اژدها می گردد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟