1. خانه
  2. /
  3. کتاب سراب آرمان ها

کتاب سراب آرمان ها

پیشنهاد ویژه
3.9 از 1 رأی

کتاب سراب آرمان ها

Le Mirage Des convictions
انتشارات: عطائی
٪20
40000
32000
درباره هوشنگ منتصری
درباره هوشنگ منتصری
هوشنگ منتصر کوهساری (زادهٔ ۶ دی ۱۳۰۲ - درگذشت ۵ فروردین ۱۳۹۴) مترجم و ریاضیدان ایرانی بود. او در ۶ دی ماه ۱۳۰۲ در لاهیجان زاده شد. منتصری خواهرزادهٔ رضا رادمنش نمایندهٔ لاهیجان در مجلس شورای ملی بود. او دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و سپس تحصیلات متوسطه را در تهران و در مدارس سن لوئی و دارالفنون ادامه داد. منتصری دیپلمش را با رتبه نخست در رشته ریاضی گرفت و آنگاه به دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۲۴ در علوم ریاضی لیسانس گرفت. وی در سال ۱۳۲۷ راهی فرانسه شد و به تحصیل در رشته اقتصاد ریاضی (اکنومتری) پرداخت. پس از فارغ‌التحصیلی به استراسبورگ رفت و دوره دکترای ریاضی را در آنجا گذراند. در ۱۳۳۳ به ایران بازگشت و استاد دانشگاه‌های مختلف شد. وی مدتی معاون دانشگاه صنعتی شریف و در سال‌های ۱۳۴۷–۱۳۴۶ ریاست دانشگاه تبریز را عهده‌دار شد. چند سال بعد به استانداری کرمان منصوب شد. پس از بازنشستگی به فرانسه بازگشت و ۲۰ سال در آنجا اقامت کرد. منتصری پس از بازگشت به ایران دوباره به تدریس در دانشگاه پرداخت. هوشنگ منتصری در طول عمر خویش با یاری گروهی از ریاضی‌دانان دیگر نزدیک به ۲۰ تألیف در زمینه ریاضی نوشت و علاوه بر این در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی نیز مطالبی را ترجمه نمود که از آن جمله می‌توان به کتاب زردهای سرخ نوشتهٔ هانری مارکانت اشاره کرد. این کتاب در ۱۳۴۳ توسط انتشارات عطایی منتشر گردید و در طول دههٔ چهل و پنجاه خورشیدی بیش از سیزده بار تجدید چاپ شد. از عمده آثار ترجمه منتصری می‌توان به قدرت نوشته برتراند راسل، نسل امروز ما، اروپا در ۱۰۰ روز و در آن سوی فراموشی اشاره کرد.
قسمت هایی از کتاب سراب آرمان ها

این کتاب مقدمهﺍی ندارد، داستان زندگی یکی از دوستان دوران جوانی من است که گذشت روزگاران، پرده ی جدایی بین ما افکند. این حکایت از زبان یک بانوی هنرشناس و فرهیخته ی فرانسوی به نام هلن شاندل روایت شده و به نگارش در آمده است؛

نظر کاربران در مورد "کتاب سراب آرمان ها"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

چه خون دل‌ها که دکتر مجتهدی، رییس دبیرستان البرز و مدیر دانشگاه آریامهر از دست موجودی به نام منتصری نخورد. فردی دسیسه‌باز و چپول

1402/11/08 | توسطوحید - کاربر سایت
0
|