سینما بهخودی خود، از لحظهی پیدایشش، هنری آوانگارد بودهاست. هنری که آرامآرام با ترکیب متن، تصویر، صدا و موسیقی، یک نظام نشانهشناختی بسیار پیچیده و منحصربهفرد را شکل داد که در معنایی وسیع «سینما» نامیده شدهاست. استفاده از ترکیب نماهای مختلف در ابعاد مختلف با زمانبندیهای متفاوت، درعین پیروی از سنتهای روایی گونهگون، موجب شد که سینما هرلحظه در فرم و روایت نو شود. با اینهمه، سینما از دههی دوم قرن بیستم، حتی از مرزهای آوانگاردیسمی که کلیت هنرها را در برمیگرفت نیز فراتر رفت و به شکل اعجابآوری این هنر رویاساز را به شدیدترین خیالورزیهایی ممکن ذهن بشر رساند. از «من ری»، «ژیگاورتوف» «لوئیس بونوئل»، «ژان لوک گدار» و ... تا «اندی وارهول»، «مایا درن»، «دیوید لینچ»، «گای مدن» و دیگران، تا به همین امروز، لحظهبهلحظه درحال تحول و نوآوری سینما در معنای آوانگارد آن بودهاند. کتاب «سینمای آوانگارد: فرمها، زمینهها، گرایشها»، پژوهش جامع و درعینحال موجز «مایکل اوپری»ست که بهخوبی جریانهای گوناگون سینمای آوانگارد و فیلم تجربی را از ابتدا تا امروز بازشناسی و بازتعریف کرده و تصویری کلی همراه با دقت در جزئیات ارائه داده است. کتاب سینمای آوانگارد، پایبست مهم و راهگشایی برای دانشآموختگان سینماست که به طریق دیگر کتابهای مجموعهی «راههای کوتاه»، میتواند کمکحال همهی علاقهمندان جدی سینما باشد.
کتاب سینمای آوانگارد