کتاب عطار و ژنرال بیلیف

Attar Va Jeneral Bilif
خاطرات طنزآمیز من و دوستانم
کد کتاب : 81729
شابک : 978-6226036399
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 180
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 10 خرداد
بهادر باقری
دکتر بهادر باقری متولد سال 1347،دانشیار زبان و ادبیات فارسیدانشگاه خوارزمی می باشد. وی دارایدکتری زبان و ادب فارسی، دانشگاه تربیت مدرس: ۱۳۷۹،کارشناسی ارشد زبان و ادب فارسی، دانشگاه تربیت معلم: ۱۳۷۳،کارشناسی زبان و ادب فارسی، دانشگاه تهران: ۱۳۷۰ است.
قسمت هایی از کتاب عطار و ژنرال بیلیف (لذت متن)
باورش سخت است اما نخستین شکست عشقی را در دبستان خوردم! روزی آن خبر تلخ و کمرشکن همه جا پیچید که خانم ازدواج کرده. واویلا! خبر، پتکی سنگین بر سرهای بی مو، گردن های باریک، چشمان وق زده و دل های بی تجربه و عشق ناشناس و دست و پاچلفتی ما بود. خبر، سیلی سنگین و بیدارگر و بیدادگر سرنوشت بر گونه های ترد من بود. سوز زمستان اقلید، از بیرون به درونم وزیدن گرفته بود. در کلاس بودم و در کلاس نبودم. «من در میان جمع و دلم، جای دیگر است.»۴ در دبستان فروتن بودم و نبودم. از دستش دلخور بودم. نه به من خبر داده بود، نه با من مشورت کرده بود، نه به احساسات من توجه کرده بود و نه فهمیده بود که من (و شاید ما) فقط و فقط به خاطر او به مدرسه می آمدیم و حالا او مال یک مرد خوشبخت شده بود که وقتی می آمد جلو در مدرسه تا با خانم به خانه بروند، می خواستم قتل عامش کنم! دیدنی نبود.