آنچه مباحث کتاب به آن میپردازد، ماهیت هویت جدید زنان، چیستی، تعریف و مشخصنمودن اجزا و عناصر هویت برساختهشده از دیدگاه زنان بهعنوان سوژهها و عاملانی خلاق و پویا میباشد. در این پژوهش میخواهیم بدانیم که از دیدگاه یک زن، ابعاد و لایههای هویتی در زمان حضور او در عرصههای مختلف مدرن و سنتی، خانواده، کار و تحصیل چگونه ساخته میشود. درواقع، شاید آنچه بیشتر مغفول مانده این بحث است که زن ایرانی با توجه به امکانات و محدودیتهایی که برای انتخابهای خود دارد و برای ساختن هویت خود بهسمت آنها میرود، اکنون هویت خود را چگونه درک و تفسیر و برساخت میکند. دریافت او از تجربه هویتی خود چیست؟ دستاورد او از منابع هویتساز چگونه و در چه فرایندی اتفاق افتاده است؟ سهم خود در اجتماع و نقش خود را چگونه میبیند که این هویت متکثر و فشرده را انتخاب میکند؟ بنابراین مهمترین هدف تحقیق، بررسی نحوه شکلگیری هویتهای چندلایه در بین زنان از طریق درک و فهم نظام مشترک معنایی و شناخت درک تفسیری زنان از هویت خویش است. شناسایی هویت و شناخت سازوکارها و فرایندهایی که در زندگی روزمره و حیات اجتماعی زنان منابع هویتی آنها را شکل میدهد و نشان میدهد که با برساخته شدن این هویت متکثر از طریق تفسیر مجدد و بازتولید کنشها، هویت خود را در جامعه چگونه ارزیابی و تفسیر میکنند؛ بنابراین شناخت ترکیب هویتی زنان و پیامدهای آن از اولویتهای این بحث خواهد بود. از این منظر میتوان به زنانی که همزمان نقشهای اجتماعی چندگانه را دارند و در سپهرهای سنتی و مدرن جامعه همزمان حضور دارند، بهعنوان یک گروه کمتر دیده شده و حاشیهنشینان نامرئی جهان اجتماعی اشاره کرد. در این پژوهش نیز بر این گروه متمرکز خواهیم شد. جنسیت نظامی از عادات اجتماعی است که صرفا در سطح فردی عمل نمیکند. در این معنا، جنسیت نوعی «عملکرد اجتماعی است که محصول آگاهی، کردار فردی و بازتولید ساختار اجتماعی در مقطع خاص زمانی و مکانی است». با چنین تعبیری صورتبندی جنسیت در آگاهی فردی و قاعدهمندی اجتماعی شکل میگیرد و همواره الگوهای جنسیتی طی تعامل متقابل بازتولید خواهد شد. در راستای پرداختن به مقوله جنسیت دو موضوع قابل توجه است اول فرد و دوم محیطهای اجتماعی. در این بحث منظور ما از هویت زنانه نیز بر همین مصداق خواهد بود. هویتی که در تلاقی فرد و اجتماع جنسیت زنانه را توضیح میدهد. اگر جنسیت با این تعبیر ویژگی چالش نمادین فرد و جامعه باشد بنابراین هرگونه مصادیق مرتبط با امور تعریفشده با زنان نیز حول این محور معنی خواهد یافت. هویت شخص محصول درهمتنیدگی ظریف و نامحسوس شمار زیادی از تاروپودهای مختلف است که درهم تنیده میشوند و نسج هویت ما را میسازند.
کتاب دانشگاه هویت و سیاست زندگی زنان