اثری جذاب با نثری پرمایه و شیوا.
گیرا و آموزنده، و با تحقیقات جامع و نثری هنرمندانه.
«کنیلی» تصویری امپرسیونیستی را از جامعه ای در حال شکل گیری خلق می کند.
سرباز انقلابی سابق، «جیکوب ناگل» به این نتیجه رسیده بود که شلاق تا پیش از استفاده ترساننده است ولی به محض اولین تجربه، محکوم یا سربازی که شلاق خورده از نظر شخصیتی رو به زوال می رود.
در نظر کسانی که شلاق نخورده بودند، شلاق، تابیده ضخیمی با چندین گره بود-آن ها هیچ تصوری از تازیانه خوردن نداشتند و در اعماق وجودشان آرزو می کردند هرگز آن را تجربه نکنند.
برای مردانی همچون «ویل برایانت»، قاچاقچیانی که خود را جنایتکار حرفه ای نمی دانستند، این مثلث دروازه ورود به دنیای نو و دژم بود که در آن اختیار کمتری نسبت به روح و خوی خشمگین خود و در تیجه روند دوره محکومیتشان داشتند.