به جرأت می توان گفت از مهم ترین پدیده های تاریخ معاصر در گستره ی جهانی پدیده ی انقلاب اسلامی ایران است که امروزه بسیاری از صاحب نظران حتی کسانی که از زاویه ای خصمانه به آن می نگرند بدان اقرار دارند. بدون شک، انقلاب اسلامی در گستره ی ملی، منشأ تحولات عمیق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده و در سطح بین المللی بازتاب های گسترده ای داشته و دارد. از این رو کاوش مستمر در ابعاد مختلف پدیده انقلاب اسلامی، که رهبری بی بدیل امام خمینی (ره) و حضور یکپارچه و بی نظیر اقشار مختلف مردم در صحنه و با تأسی از آرمان های برگرفته از تشیع، ضرورتی انکارناپذیر است. این درحالی است که بسیاری از مستشرقان و حتی دانش پژوهان این مرز و بوم در پرداختن به پدیده ی انقلاب اسلامی آن را از زاویه ی تحولات و تحلیل های غربی نگریسته و در بیان چرایی و چگونگی وقوع انقلاب در ایران بر روی عوامل کلیشه ای و عمدتا ماتریالیستی نظیر عوامل اقتصادی، الزامات ساختار بین المللی، رقابت ایدئولوژیک شرق و غرب و بعضا توهم توطئه تأکید می کنند و عوامل اساسی تر شامل فرهنگ تشیع و اتحاد ارگانیک مردم و روحانیت در متن جامعه در اقصی نقاط کشور را در بهترین حالت به سطح عوامل فرعی و حاشیه ای فرومی کاهند و...