به مزامیری زمان و مسیحایی زبان به طرز ناشناخته ای که تویی به ابتدای آبی و بعدتر از ابعاد تا طعم تماشایی که تویی آنگاه که سرود سبز دست ها آنگاه که طنین بی انتهای هوم آنگاه که چهار بال آنگاه، عطرها آنگاه، نگاه