آپالاچیای آشغالی طنز ویژه ای دارد که خاص خود اوست .تصویرهایی که سرشار از لحظات عاطفی است .شخصیت جذاب عمو ناتان ،بیماریش ،عاشق شدن اش و مادرش روبی از چهره هایی هستند که در ذهن ماندگار میشوند.سنگهای کیسه صفرای مادر بزرگ که در گلدان گذاشته میشود و گل میدهد،عاشق شدن بیلی با یک سلام دخترک رهگذر و دیدار مادر بزرگ از گور آینده اش که با تشریفات خاص همراه است و عشق ناتان در پیری و در دوره ای که از معده به او غذا میخورانند همه تصاویری جذاب و ماندنی خلق شده اند.راوی با کیسه کردن خاک آپالاچیا و ریختن آن در سراسر دنیا میخواهد بگوید که من وجود داشته ام .مادر بزرگم روبی و عمویم ناتان وجود داشته اند .لطفا بگویید من به دنیا آمده ام . لطفاً بگویید من آواز خوانده ام ،خندیده ام ،رقصیده ام و رویا پردازی کرده ام .ما فراموش خواهیم شد اما مشعل زندگی را در شب مثل دوندهها به هم میسپاریم . طنز آمیخته به نوستالژی، اثر را خاص وخواندنی ساخته است .