کتاب سوداگر

The Broker
کد کتاب : 614
مترجم :
شابک : 978-600-8349-00-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 400
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

معرفی کتاب سوداگر اثر جان گریشام

رمان سوداگر، اثری است نوشته ی جان گریشام که برای اولین بار در سال 2005 به چاپ رسید. رئیس جمهور آمریکا در آخرین ساعات حضور خود در کاخ سفید، حکم عفو جنجال برانگیزی را در دقایق آخر برای جوئل بکمن صادر می کند. بکمن، فردی بدنام و فوق العاده پرنفوذ در دنیای قدرت و سیاست است که شش سال گذشته را به دور از انظار در زندان فدرال گذرانده است. اما چیزی که هیچ کس از آن خبری ندارد این است که رئیس جمهور، تحت فشار شدید سازمان اطلاعات مرکزی یا CIA، این حکم عفو را صادر کرده است. به نظر می رسد که بکمن به اطلاعات فوق محرمانه ای درباره ی پیشرفته ترین سیستم جاسوسیِ ماهواره ای در جهان دست یافته باشد. جان گریشام با کتاب سوداگر، بار دیگر داستانی بی نهایت جذاب و قابل باور برای طرفداران خود تدارک دیده و مطمئناً توانسته انتظارات بالای آن ها را برآورده سازد.

کتاب سوداگر

جان گریشام
جان گریشام، زاده ی 8 فوریه ی 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.گریشام سال هاست به عنوان نویسنده ی رمان های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده اند و از اکثر کتاب های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.او تا کنو...
نکوداشت های کتاب سوداگر
Believable and charming and interesting.
قابل باور، جذاب و جالب.
Washington Post Washington Post

A tale that magnificently combines spy thriller with intrigue.
داستانی که به شکلی شگفت آور، تریلری جاسوسی را با دسیسه و هیجان ترکیب کرده است.
Forbes

A fast paced, fun read with echoes of something deeper.
داستانی سریع و سرگرم کننده که مفاهیمی عمیقتر را [نسبت به ظاهر داستان] به ذهن متبادر می سازد.
Boston Globe Boston Globe

قسمت هایی از کتاب سوداگر (لذت متن)
اکنون که افتان و خیزان در حال خروج از آن بود، این فکر شیرین را مزمزه می کرد که آخرین سیلی مستبدانه را بر دهان حکومت واشنگتن که چهار سال را از او دریغ کرده بود، بزند.

تقریبا مطمئن بود خبری از اینگونه دستگاه ها نیست؛ این کار از زمان واترگیت متوقف شده بود. نیکسون به قدری سیم در کاخ سفید کشیده بود که برای شنود یک شهر کوچک کافی بود، ولی البته تاوانش را هم پرداخت.

رئیس جمهور حالا از ضمیر «ما» استفاده می کرد، و این کاری بود که هرگاه می خواست تصمیمی بالقوه نامطلوب بگیرد، بدان متوسل می شد. برای تصمیمات راحت همیشه «من» می گفت.