روث ور (زاده سال ۱۹۷۷ میلادی) پدیدآور، رماننویس، نویسنده، آموزگار، پیشخدمت، و کتاب فروش اهل بریتانیا است. عمده شهرت وی به سبب خلق رمانهای هیجانی و روانشناسی است. کتابهای مشهور وی عبارت هستند از در یک جنگل تاریک تاریک (۲۰۱۵)، زنی در کابین ۱۰ (۲۰۱۶)، بازی دروغ (۲۰۱۷) و همینطور مرگ خانم وستاوی (۲۰۱۸). در کتاب های جنایی او، سبک نوشتن ور با سبک آگاتا کریستی مقایسه می شود. شخصیت های اصلی ور معمولا زنان عادی هستند که خود را در شرایط خطرناک شامل جنایت، پیدا می کنند. ور و کریستی هر دو زمینه و موقعیت هایی را انتخاب می کنند که باعث ایجاد حس ترس و وحشت می شود که شخصیت های آنها را به سمت پارانویا سوق می دهد و غالباً در نتیجه با خشونت واکنش نشان می دهند.
حماسه ای شوکه کننده از قتل و نیرنگ.
رمانی مهیج که به کاوش در وجه تاریک تکنولوژی می پردازد.
یک تریلر روانشناختی عالی.
توی زندان، آدم هایی را که به بچه ها آزاری رسانده باشند، دوست ندارند، آقای «رکسم». احتمالا این را می دانید. مسلما بهشان گفته ام که حقیقت ندارد؛ اتهامی که بهم زده شده. ولی آن ها نگاهم می کنند و می دانم به چه فکر می کنند؛ همه همین رو میگن.
می دانم که شما هم به همین فکر می کنید. همین را می خواستم بگویم. اگر مشکوک باشید، درکتان می کنم. هر چه باشد، پلیس را که نتوانستم متقاعد کنم. حالا هم که اینجایم، بدون وثیقه. لابد باید مجرم باشم. ولی حقیقت ندارد.
و حالا صد و چهل روز وقت دارم تا شما را متقاعد کنم. تنها کاری که باید بکنم گفتن حقیقت است، نه؟ فقط باید از اولش شروع کنم و ادامه دهم شفاف و با آرامش تا به انتها برسم. همه چیز از آن آگهی شروع شد.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
پایان جالب و غیر منتظره ای داشت ... ولی میشه گفت فقط 100 صفحه اخر فقط ذهنتونو درگیر میکرد . مابقی کتاب جوری نبود که مجبورتون کنه تا ادامه کتاب و بخونید
من صوتی کتاب رو گوش دادم با گویندگی عالی خانم مینو جبارزاده عالییی بود عالی
شما قرار نیست از این کتاب چیزی یاد بگیرین ولی هیجان داره داستانش و سرگرمتون میکنه
اوایل کتاب به خاطر توصیفات خیلی زیاد از خونه حوصلم سر رفته بود و پشیمون بودم از خوندنش در حدی که تا برسم به وسطای داستان نزدیک یه هفته طول کشید و فقط خوندم که تموم بشه ولی از وسطاش تقریبا یهو حس کردم داستان خفن شده و تو سه ساعت بقیهی کتاب رو خوندمش و صد صفحهی اخر تقریبا پشمام ریخت واقعا...خیلی باحال تموم شد و دوسش داشتم ولی دوباره نمیخونمش چون روند داستان خیلی جاهاش اروم بود و برای یک بار خوندن خوب بود ولی ایدهی خیلی خفنی داشت از خوندنش پشیمون نیستم اصلا
من که خیلی لذت بردم از خوندنش.. معمایی و هیجان انگیز بود.. ممکنه اسپویل بشه..👈🔴« آخرش خییلی غیر منتظره بود، البته جالب بود ولی من بیشتر دوست داشتم واقعا خونه تسخیر شده باشه😁😈»
وای خیلی قشنگ بود پایانش واقعا شوکم کرد. ارزش خوندن داره من خیلی خوشم اومد
از فصل اول منو جذب کرد و دوستش داشتم .
جذاب بود. توضیحاتی که راجب خونه د تکنولوژیهای خونه میداد خیلی برام جذاب بودن. باغ سمی ایده خفنی بود . اینکه سه چهار تا بچه توی داستان باشن و به شدت رواعصاب و در عین حال دوست داشتنی باشن واسم خیلی جذاب بود.
داستان از این قرار است که پرستار جوان داستان " روئن" در زندان ، به جرم قتل کودکی در انتظار محاکمه است.داستان شروع خارق العاده ای دارد ولی هرچه جلوتر میرویم وارد پرداخت بیش از حد به جزئیات میشود، برای خواندن این کتاب نیاز به اندکی صبرو حوصله است.
به نظرم اون تعریفی که ازش میشد نیست و اوایل فقط خیلی از جزئیات خونه میگه که نامربوطه بعضی جاهاش.. حالا برای یکبار خوندن بد نبود
محشر محشر ...شاهکار دیگه روث ور
پایان بندیش طوری نبود که بهش بگیم هوشمندانه . نویسنده از اول انگار به این پایانبندی فکر نمیکرد . برای باحال کردن داستان این پایانو انتخاب کرده . انگار یهویی بد از نوشتن نود درصد کتاب به ذهنش رسیده . البته شاید بضیا این نوع پایان بندی یهویی رو دوس داشته باشن ولی من اصلا خوشم نیومد . بازی دروغ نسبتا بهتر بود .
لطفا در نظرات داستان رو لو ندید
پاسخ به کاربر سایت : کجای نظرم داستانو اسپویل کردم؟😕
🔴حاوی اسپویل🔴⛔️ دقیقا موافقم اینکه یهو داستان تبدیل شد به اینکه اون ریچله به نظرم یه ایدهی یهویی بود وگرنه از اول میتونست یه جورایی ما رو باهاش اذیت کنه و بهش اشاره کنه مثل صدای پا.یا حتی داستان جک که تهش یهو یه فکت چرت راجبش گفتن.به نظرم بعضی چیزا رو نویسنده نوشت که صفحات کتابش زیاد بشه مثل توصیفات و اینا...(ایدهی کتاب قشنگ بود و اخرش اتفاقات باحالی افتاد وگرنه کتاب قویی نیست اصلا)
پایان بندی یهویی نبود و اتفاقا به نظر میومد خیلی روش کار شده باشه😐
این کتابو دیروز تموم کردم و باید بگم متن روون و جذاب اصلا خستتون نمیکنه و هیجان انگیزه داستان درباره یک دختریه که به عنوان پرستار بچه میره تو عمارت هیثبرا که یک عمارت قدیمیه و همه میگفتن نفرین شده و نحسه ولی این پرستار به این خرافات اعتقادی نداره ولی وقتی چندروز اونجا میمیونه یکسری اتفاقاتی میوفته که پشیمون میشه و... به نظر من که قشنگ بود مخصوصا برا عاشقان ژانر هیجانی و معمایی
کتاب خیلی خوب و هیجان انگیزیه
بد ⛔️
ارزش خوندن داره
وا چرا خب