1. خانه
  2. /
  3. کتاب اعترافات یک جاسوس

کتاب اعترافات یک جاسوس

نویسنده: الیزابت وین
4.1 از 5 رأی

کتاب اعترافات یک جاسوس

Code Name Verity
انتشارات: خوب
ناموجود
58000
معرفی کتاب اعترافات یک جاسوس
کتاب «اعترافات یک جاسوس» رمانی نوشته ی «الیزابت وین» است که نخستین بار در سال 2012 به چاپ رسید. جاسوسی اسکاتلندی به نام «کویینی» که به اسارت دشمن درآمده، پذیرفته تا در ازای شکنجه های کمتر توسط نازی ها، داستانش را تعریف کند و اطلاعات محرمانه را به آن ها تحویل دهد. داستان «کویینی»—هم دوستی قدیمی او با خلبانی به نام «مدی» و هم رنج های اخیر او در زندان—قصه ای تکان دهنده است. «کویینی» به شکلی عامدانه و به منظور گمراه کردن دشمن، داستان خود را با اتفاقاتی غیرواقعی ترکیب می کند که باعث شکل گیری پیچ و خم های جذاب زیادی در داستان می شود. کتاب «اعترافات یک جاسوس»، داستانی مهیج و تأثیرگذار در مورد رویدادهای جنگ جهانی دوم است اما همچنین، یک دوستی عمیق و قدرتمند در مرکز آن به چشم می خورد.
درباره الیزابت وین
درباره الیزابت وین
الیزابت ای. وین (زاده 2 اکتبر 1964) یک نویسنده آمریکایی است که به دلیل داستان های تاریخی بزرگسالان مشهور شده است. وی تابعیت آمریکا و انگلیس را در اختیار دارد. پنج کتاب اول وین نسخه ای از داستان های شاه آرتور را بازگو می کند که این روایت را به پادشاهی آکسوم در اتیوپی قرن ششم منسوب می شود. رمان او در سال 2012 با نام Code Name Verity یک تریلر جنگ جهانی دوم است که بر دوستی دو زن جوان انگلیسی، یک خلبان حمل و نقل و یک جاسوس تمرکز دارد. داستان های کوتاه وین در مجموعه های ویرایش شده توسط الن داتلو، تری ویندلینگ، و شارین نوامبر منتشر شده است.
ویژگی های کتاب اعترافات یک جاسوس
  • برنده جایزه ادگار سال 2013 برای کتاب بزرگسالان
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب اعترافات یک جاسوس

داستانی مسحورکننده درباره ی دو زن، جاسوس و خلبان، در زمان جنگ جهانی دوم.

Horn Book

دستاوردی چشمگیر؛ فراموش نشدنی.

Kirkus Reviews

با جزئیات تاریخی شگفت انگیز.

School Library Journal
قسمت هایی از کتاب اعترافات یک جاسوس

دیگر احساساتم را از هم تشخیص نمی دهم. چیزی به اسم شادی یا غم خالص وجود ندارد. وحشت و آسودگی خیال و ترس و قدرشناسی همه اش با هم قاطی شده.

زندانی است. تقریبا همان موقع که به این جا رسیده، او را گرفته اند. موقع رد شدن از خیابان، اشتباهی به سمت راست نگاه کرده؛ کاری که از «جولی» بعید نیست. آه، نمی دانم بخندم یا گریه کنم.

دیگر از دائم گریه کردن خسته شده ام، ولی غمگین تر از آنم که بخندم. اولین باری که بازجویی اش کردند، اگر برگه شناسایی درست دستش بود، ممکن بود ولش کنند. بدون برگه شناسایی هیچ شانسی نداشت.

مقالات مرتبط با کتاب اعترافات یک جاسوس
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب اعترافات یک جاسوس"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بهترین کتابیه که خوندم..

1402/12/07 | توسطیاسمن کیانی
0
|

یکی از قشنگترین کتابهایی که خوندم به نظرم هر کس که حداقل یک دوست صمیمی داره که اونو مثل خواهرش میدونه باید این کتاب را بخونه

1399/03/27 | توسطشهرزاد - کاربر سایت
10
|