کتاب نامه های عاشقانه به مردگان

Love Letters to the Dead
کد کتاب : 17523
مترجم :
شابک : 978-6007443927
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 251
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

نامزد جایزه بهترین داستان گودریدز برای نوجوانان سال 2014

معرفی کتاب نامه های عاشقانه به مردگان اثر ایوا دلایرا

کتاب «نامه های عاشقانه به مردگان» رمانی نوشته ی «ایوا دلایرا» است که نخستین بار در سال 2014 به چاپ رسید. همه چیز با یک تکلیف مدرسه شروع شد: نامه ای به یک انسان درگذشته بنویسید. «لورل»، «کرت کوبین» را انتخاب می کند چون خواهرش، «می»، عاشق او بود. همچنین «کوبین» در جوانی از دنیا رفت، درست مثل «می». «لورل» خیلی زود، دفترش را پر می کند از نامه های مختلف به افرادی درگذشته همچون «جنیس جاپلین»، «ایمی واینهاوس»، «هیث لجر» و غیره—اگرچه او هیچکدام از این نامه ها را به معلمش تحویل نمی دهد. او در مورد موضوعات مختلفی می نویسد: شروع دبیرستان، پیدا کردن دوست های جدید، عاشق شدن برای اولین بار، زندگی در کنار خانواده اش—و همینطور در مورد فراز و نشیب های رابطه اش با «می». «لورل» پس از این که حقیقت را در مورد اتفاقات رقم خورده برای خودش می نویسد، به تدریج درمی یابد که می تواند شروع به پذیرش اتفاقات رقم خورده برای «می» کند.

کتاب نامه های عاشقانه به مردگان

ایوا دلایرا
من در لس آنجلس متولد شدم. یکی از اولین خاطرات من نگاه کردن به پنجره کادیلاک سیاه است که خانواده من هنگام انتقال به آلبوکرک ، نیومکزیکو ، جایی که بزرگ شده ام ، به آنجا رفتم و من و خواهرم که تابستان های بی شماری را گذراندیم ، در بیابانی وسیع از آنجا عبور کردیم. بعد از ظهرها معجون پریدرست می کردین، با جادوگران شیطانی مبارزه می کردیم و بازی های خیالی دیگری را انجام می دادیم که احتمالاً در ایجاد داستان من به پیشرفت من کمک کرده است.
نکوداشت های کتاب نامه های عاشقانه به مردگان
A stunning debut.
یک اثر نخست خیره کننده.
Barnes & Noble

Best for teens who enjoyed Stephen Chbosky's The Perks of Being a Wallflower.
اثری عالی برای نوجوانانی که از کتاب «مزایای منزوی بودن» اثر «استیون چباسکی» لذت بردند.
School Library Journal School Library Journal

Extremely moving.
فوق العاده تکان دهنده.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب نامه های عاشقانه به مردگان (لذت متن)
اون چیزی که درباره ی نجات دادن مردم گفتم، درست نبود. شاید فکر کنی هست؛ چون شاید دلت بخواد یکی دیگه نجاتت بده و ازت مراقبت کنه یا این که بدجور دلت می خواد کسی رو نجات بدی.

اما در واقع یه نفر دیگه نمی تونه نجاتت بده. نمی تونه تو رو از دست خودت نجات بده. تو پای تپه خوابت می بره و گرگ از کوه ها میاد پایین و تو امیدواری که یکی از خواب بیدارت کنه. یا دنبالش کنه و دورش کنه. یا با تفنگ بکشتش.

اما وقتی متوجه میشی که گرگ توی خودته، اون وقته که می فهمی نمی تونی از دستش فرار کنی و اون هایی که عاشقتن، نمی تونن گرگ رو بکشن؛ چون گرگ بخشی از توئه. صورت تو رو روش می بینن و گلوله رو شلیک نمی کنن.