کتاب بیچارگان

Poor Folk
کد کتاب : 2372
مترجم :
شابک : 978-964-185-069-4
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 207
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 21
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

مردمان فرودست
Poor Folk
کد کتاب : 4275
مترجم :
شابک : 978-6009484454
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 224
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

مردم فقیر
Poor Folk
کد کتاب : 60277
مترجم :
شابک : 978-6001762239
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

بیچارگان
Poor Folk
کد کتاب : 13377
مترجم :
شابک : 978-9643741457
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

مردم فقیر
Poor Folk
کد کتاب : 146334
مترجم :
شابک : 978-6222675752
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 216
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

تیره بختان
Poor Folk
کد کتاب : 38713
مترجم : کاظم خلخالی
شابک : 978-6227241235
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 213
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

بیچارگان
Poor Folk
کد کتاب : 106747
مترجم : آرزو آشتی جو
شابک : ‫‬‮‭978-6220111269
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 196
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : ---

بیچارگان
Poor Folk
کد کتاب : 12100
مترجم : محمد مجدی
شابک : 978-6008984511
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 198
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب بیچارگان اثر فئودور داستایفسکی

کتاب بیچارگان، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که اولین بار در سال 1846 به چاپ رسید. زمانی که این کتاب انتشار یافت، داستایفسکی که یکی از مهم ترین نویسندگان روسیه به حساب می آید، تنها بیست و چهار سال سن داشت. این رمان، تحسین و تمجید آنی هم منتقدین و هم مخاطبین را برای او به ارمغان آورد. شاهکار داستایفسکی که تصویری گزنده از جامعه و روانشناسی انسان است، در قالب نامه هایی رد و بدل شده میان دو شخصیتی روایت می شود که هر دو، در فقر و شرایط سخت زاغه های سن پترزبورگ گیر افتاده اند. ماکار، نویسنده ای است که تلاش می کند از این شرایط سخت جان سالم به در ببرد و باربارا، زنی خیاط است که حقوق بسیار پایینی دریافت می کند. این دو شخصیت عاشق هم هستند اما فقر به آن ها اجازه ی ازدواج را نمی دهد. ماکار و باربارا به دنبال کسب احترام دنیای پیرامون هستند اما نمی توانند در انجام این کار چندان موفق عمل کنند.

کتاب بیچارگان


ویژگی های کتاب بیچارگان

فئودور داستایفسکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات روسیه

فئودور داستایفسکی
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد. در تابستا...
نکوداشت های کتاب بیچارگان
An unforgettable tale of the human condition.
داستانی فراموش نشدنی درباره ی اوضاع بشر.
Barnes & Noble

Dostoyevsky's first great literary triumph.
اولین موفقیت ادبی برجسته ی داستایفسکی.
Penguin Random House Penguin Random House

A beginning point for anyone who wants to read Dostoevsky.
نقطه ی شروعی برای هرکسی که می خواهد داستایفسکی بخواند.
Online Literature

قسمت هایی از کتاب بیچارگان (لذت متن)
پس تو بالاخره فهمیده بودی این دل بیچاره ی من چه می خواهد! دیدم گوشه ی پرده ی پنجره ات را بالا زده ای و به گلدان گل حنا بسته ای، دقیقا، دقیقا همان طوری که بار آخری که دیدمت، گفته بودم؛ فورا چهره ی کوچولویت در برابر پنجره برای لحظه ای از نظرم گذشت که از آن اتاق کوچولویت مرا این پایین نگاه می کردی و به فکر من بودی. و آه، کبوترکم، چقدر دلم گرفت که نتوانستم چهره ی دوست داشتنی کوچولویت را درست ببینم!

خاطرات، چه شیرین چه تلخ، همیشه منبع عذاب هستند؛ دست کم برای من که چنین است؛ اما حتی این عذاب هم شیرین است. و وقت هایی که دل آدم پر است، بیمار است، در رنج است و غصه دار، آن وقت خاطرات تر و تازه اش می کنند، انگار که یک قطره ی شبنم شبانگاهی که پس از روزی گرم از فرط رطوبت می افتد و گل بیچاره ی پژمرده را که آفتاب تند بعد از ظهر تفته اش کرده، شاداب می کند.

ممکن است آدم یک عمر زندگی کند و نفهمد که کنار دستش یک کتاب هست که کل زندگی اش را به سادگی یک ترانه بیان می کند. وقتی آدم شروع به خواندن چنین داستانی می کند، کم کم خیلی چیزها یادش می افتد، حدس می زند، و آنچه تا به حال برایش مبهم و گنگ بوده، روشن می شود.