یکی از متمایزترین و جذاب ترین آثار «دی کامیلو».
با کاراکترهای خوش ساخت و زبانی دقیق.
داستانی لطیف درباه ی کشف این که چه کسی هستید.
مرد پشت پیشخوان روی یک صندلی نشسته بود که چرخ داشت و وقتی که من را دید، با صندلی اش از پشت پیشخوان بیرون آمد و درست مثل یک عنکبوت، پاهایش را عقب و جلو می برد. هنگامی که با صندلی اش به سمت من می آمد، چرخ های آن صدای غیژغیژ بلندی می داد.
بیشتر به چهره ی او دقت کردم. موی زیادی درون بینی او بود. گفتم: «این بسته های بادام زمینی چند هستند؟» این جمله را در حالی گفتم که هیچ پولی در جیبم نداشتم. مامان بزرگ همیشه می گفت: «قیمت را به شکلی بپرس که انگار قصد خرید آن جنس را داری.»
او یک دستمال لکه دار زردرنگ را از جیبش درآورد و با آن پیشانی اش را پاک کرد. دستانش به خاطر روغن و گریس کاملا سیاه شده بود. گفتم: «من رو مجبور کردند که خونه ام رو ترک کنم.»
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.