کتاب روباهی به نام پکس 2

Pax, Journey Home
(بازگشت به خانه)
کد کتاب : 64972
مترجم :
شابک : 978-6222742973
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 204
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«سارا پنی پکر» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب روباهی به نام پکس 2 اثر سارا پنی پکر

کتاب «بازگشت به خانه» رمانی نوشته ی «سارا پنی پکر» است که نخستین بار در سال 2021 به چاپ رسید. «پیتر» یک سال بعد از پناه آوردن به سربازی به نام «وولا»، کم کم آماده می شود تا آنجا را ترک کند و به خانه بازگردد. او می خواهد به «جنگجویان آب» بپیوندد—گروهی از دخترها و پسرهای جوان که قصد دارند مخازن آب و رودخانه های مسموم و آلوده شده در جنگ را احیا کنند. «پیتر» می خواهد بعد از کمک به آن ها، مسیرش را از بقیه جدا کند و زندگی جدیدی را برای خود بسازد. او در سیزده سالگی، توانا و مصمم است. «پکس» در همین حال، صاحب سه بچه ای شده که تمام توجه او را به خودشان معطوف کرده اند. «پکس» در سفری همراه با دخترش، دوباره در مسیر «پیتر» قرار می گیرد و به این شخصیت کمک می کند که نه تنها با گذشته اش کنار آید، بلکه آینده ای را برای خود تصور کند.

کتاب روباهی به نام پکس 2

سارا پنی پکر
سارا پنی پکر، زاده ی 9 دسامبر 1951، نویسنده ی آمریکایی کتاب های کودک و نوجوان است.پنی پکر در ایالت ماساچوست به دنیا آمد. او تا به حال حدود بیست کتاب کودک و نوجوان را به رشته ی تحریر درآورده که اغلب آن ها با اقبال مخاطبین مواجه شده اند. پنی پکر در طول دوران نویسندگی خود، موفق به کسب جوایز متعددی شده است. او به منظور صحبت درباره ی ادبیات و ترویج نویسندگی و مطالعه ی کتاب، سفرهای زیادی را در برنامه ی کاری خود قرار می دهد
نکوداشت های کتاب روباهی به نام پکس 2
An impressive sequel.
دنباله ای شایان توجه.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

A beautiful exploration of the concepts of home, family, and the love that makes it all worthwhile.
کاوشی زیبا در مفاهیم خانه، خانواده، و عشقی که به تمام این ها ارزش و معنا می دهد.
Booklist Booklist

An utterly compelling novel about the healing power of love.
رمانی فوق العاده مهیج در مورد قدرت التیام بخش عشق.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب روباهی به نام پکس 2 (لذت متن)
«پکس» می دوید. همیشه می دوید؛ تقریبا یک سال از آخرین باری که توی قفس افتاده بود می گذشت، اما ماهیچه هایش هنوز قفس را بـا آن دیواره های توری فلزی به خاطر داشت. با این حال، امروز صبح جور دیگری می دوید.

امروز می دوید چون از زیر زمین سفت و نمدمانند جنگل، از زیر لایه های برفی که به لطف سایه ی درختان کاج هنوز آب نشده بودند و از زیر لایه های یخی که مثل تور روی گودال های آب را پوشانده بودند، بویی بیرون می زد و شامه اش را پر می کرد؛ عطر بهار.

«پیتر» از رنده کردن چوب خوشش می آمد، شاید بیشتر از هر مهارت دیگری که موقع ساختن کلبه یاد گرفته بود. رنده از آن ابزارهایی بود که زور لازم داشت، مثل پیچ گوشتی نبود. برای رنده کردن باید تمام بدنش را به کار می گرفت. ابزار مردها بود، نه پسربچه ها.