1. خانه
  2. /
  3. کتاب راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق

کتاب راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق

5 از 1 رأی

کتاب راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق

Rahatosodoor
ناموجود
260000
معرفی کتاب راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق
این کتاب در سده‌ی ششم هجری به وسیله‌ی یکی از دانشمندان عصر سلجوقی به نام "محمد بن علی بن سلیمان راوندی" تدوین گردیده است که در دربار امیران سلجوقی خدمت می‌کرد. کتاب حاضر تالیفی است مشتمل بر مقدمه‌ای در ابتدای کار ترکان سلجوقی و بیان احوال آنان با محمد غزنوی و علت قیام‌شان بر مسعود غزنوی. مطالب کتاب از ابتدای جهانداری رکن الدین ابوطالب طغرل بک محمد بن میکائیل بن سلجوقی (432-455 ه) آغاز گردیده و تا انقراض سلسله‌ی سلجوقیان در عراق بر دست خوارزمشاه تکش بن ایل ارسلان ادامه دارد. روش مولف در نگارش تاریخ چنان است که پس از ذکر القاب و اسم و عناوین هر پادشاه، نخست شمایل و سیمای آن پادشاه و گاهی نیز مدت عمر و سلطنت او را برمی‌نگارد و پس از آن نام وزرا و نزدیکان او را می‌آورد و اخلاق و کردار آنان را توصیف می‌کند. آن‌گاه به ذکر وقایع سلطنت وی می‌پردازد. مولف غالبا در ضمن بیان خویش از آیات و احادیث و امثال و اشعار پارسی و تازی نیز بهره می‌جوید. گویا منبع اصلی راوندی در نگارش کتاب تاریخ‌اش، کتاب سلجوق‌نامه‌ی ظهیری نیشابوری بوده و در واقع کتاب راوندی خلاصه‌ی کتاب نیشابوری است. از فواید کتاب اشتمال آن بر حوادث دوره‌ی طغرل سوم تا پایان کار او و نیز اوضاع عراقی و احوال امرای آن سرزمین پس از تسلط خوارزمیان است. هم‌چنین کتاب مطالبی را در خصوص رجال و شعرای نامی آن عهد مانند علاءالدوله‌ی عربشاه، انوری، اثیر اخسیکتی و دیگران دربردارد. کتاب با مقدمه‌ای از استاد فروزان‌فر همراه است.
درباره محمد بن علی بن سلیمان راوندی
درباره محمد بن علی بن سلیمان راوندی

نجم‌الدین ابوبكر محمد بن على بن سلیمان بن محمد بن احمد بن حسین بن همت راوندى (حدود 550-603ق)، مورخ حنبلی مذهب، ادیب و خطاط اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم و مؤلفِ كتاب راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق.

در اوایل نیمه دوم قرن ششم در راوند كاشان متولد شد. از سال تولد راوندى اطلاعى در دست نیست و آگاهى از زندگى او برگرفته از كتاب راحةالصدور است. فروزانفر سال تقریبى تولد او را در حدود 550 تا 555 دانسته‌است. او در راوند كاشان در خانوادهاى ادیب به دنیا آمد.
پدران وى از علما و خاندان عراقى الاصل بودند. وى در كودكى، پدر را از دست داد، اما در كنف حمایت دایى‌هاى فرهنگ‌دوست خود، زین‌الدین و تاج‌الدین، علوم شرعى و ادبى و خوشنویسى را آموخت.

مرگ پدرش همزمان با قحطى، كه از 570 شروع شده و اصفهان و نواحى آن را فراگرفته بود، سبب گردید تا او براى كسب معاش از ادامه تحصیل بازماند. او تحت حمایت دایى‌اش، تاج‌الدین احمد بن محمد بن على راوندى، قرار گرفت. تاج‌الدین كه از فضلا و علماى روزگار خویش بود، در همدان در مدرسه‌اى كه جمال‌الدین آیبك، اتابك سلطان‌ طغرل‌ بن ارسلان، بنا نهاده بود، به تدریس اشتغال داشت. راوندى ده سال، از حدود 570 تا580، در خدمت تاج‌الدین علم آموخت. او به همراه تاج‌الدین به شهرهاى بزرگ عراق سفر كرد و در این سالها از محضر عالمانى چون فخرالدین بلخى، بهاءالدین یزدى و صفى‌الدین اصفهانى بهره برد و از ایشان اجازه خطابه گرفت. سپس از طریق زین‌الدین محمود، دایى دیگر خود، به دربار سلجوقیان راه یافت.

راوندى به تدریج مورد توجه سلطان قرار گرفت و جایگاهى بلند یافت. به علاوه، مناسبات او با دربار به واسطه دایی‌هایش كه اغلب تربیت شاهزادگان سلجوقى را به عهده داشتند، مستحكم بود. او حتى توانست براى یكى از دوستانش به نام نجم‌الدین كه اموالش در شورش 583 در همدان غارت شده بود، از سلطان سلجوقى غرامت بگیرد 

سلطان طغرل در حدود 585، زین‌الدین را به مازندران فرستاد. راوندى نیز وى را همراهى كرد؛ اما آب و هواى مازندران با مزاج وى سازگار نبود و بیمار شد. او پس از شش ماه به راوند بازگشت. بیمارى راوندى یك سال و نیم طول كشید. او اندكى بعد، به همدان بازگشت و بنابه مناسبات پیشین خود به خاندان علوى پیوست كه ریاست شهر را در دست داشتند. راوندى به آموزش فرزندان امیر علاءالدوله عربشاه (برادر همسر طغرل، بزرگ خاندان علوى و رئیس همدان)، به نامهاى سیدمجدالدین همایون، امیر سیدفخرالدین خسروشاه و عمادالدین مردانشاه، پرداخت و نزدیك شش سال نزد خانواده علوى به سر برد. در این هنگام، اتابك قزل ارسلان، سلطان طغرل را دستگیر و در قلعه دِزمار (در نزدیكى تبریز) زندانى كرد. دو سال بعد، پس از كشته شدن قزل ارسلان، سلطان طغرل آزاد شد و تاج و تخت خود را بازستاند، اما سرانجام در 24 ربیع‌الاول 590، در جنگ با خوارزمشاه تكش بن ایل ارسلان كشته شد و حكومت سلسله سلجوقیان به پایان رسید. راوندى از این رویداد به عنوان ختم یك دوران خوب و ستودنى یاد كرده‌است. پس از كشته شدن سلطان طغرل، راوندى عزلت گزید و دو سال نزد شاگرد و همشهرى جوانش، شهاب‌الدین احمد ابى‌منصور بن منصور البزاز كاشانى، روزگار را سپرى كرد. به نظر مى‌رسد، در این ایام اندیشه نوشتن راحةالصّدور به ذهنش راه یافت و به مصاحبش قول داد تا براى جبران محبتهایش نام وى را در كتاب خود ذكر كند. او، به سبب ناآرامیهاى بسیار در عراق عجم، تا 599 نتوانست تألیف كتاب راحةالصّدور را آغاز كند. تألیف این اثر در حدود 601 به پایان رسید. از این پس، از زندگى راوندى دانسته‌هایى در دست نیست.

راوندى حنفى مذهب متعصب بود. او در نظر داشت براساس طرحى كه زین‌الدین به دستور سلطان‌طغرل تحریر كرده و جمال، نقاش اصفهانى، آن را نقاشى كرده بود، مجموعه‌اى از اشعار و حكایات را گردآورى كند. افزون بر این، راوندى چندى به مطالعه در اشعار شعراى متأخر چون عمادى، انورى، سیدحسن غزنوى، ابوالفرج رونى و همچنین شاهنامه و اشعار عربى پرداخت.

او شاهنامه را به دقت خواند و نزدیك به هزار بیت از شاهنامه را در راحةالصّدور نقل كرد. او در نظر داشت تا منتخب اشعار و نثرها را جمع‌آورى كند، اما دگرگونى اوضاع اجتماعى و زوال سلسله سلجوقیان در ایران مانع این كار شد.

ظاهرا راوندی اندکی پس از نگارش کتاب راحة الصدور در سال 603 درگذشت.

از آثار راوندى، به جز راحةالصّدور، مىتوان به ترجمه فارسى كتاب شرف النبى و معجزاته، اثر عبدالملك بن محمد خرگوشى اشاره كرد.

راوندى قصد نگارش دو اثر تاریخى، یكى به نام تاریخ دولت طغرلى و دیگرى كتابى در موضوع تاریخ عمومى تا دوران پادشاهى كیخسرو را داشته‌است، كه هیچكدام از آنها به دست نیامده، یا شاید نوشته نشده باشد. چنانكه خود راوندى اشاره كرده، او دو كتاب دیگر یكى در ردّ شیعه و دیگرى در اصول خط نگاشته‌است، كه این دو نیز در دست نیست.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق" ثبت می‌کند