این اکنون ما همان لحظهایست که باید به این پرسش میرسیدیم و به آن میپرداختیم و برای رسیدن به پاسخهایش مداقه میکردیم. به این سالهای عجیبی که از سر گذراندهایم نگاه کنید؛ سالهای پاندومی، که میگفتند متأسفانه «مردم» ماسک نمیزنند، سفر میروند، مهمانی میروند، عروسی میگیرند و ...؛ سالهایی که آنها، «مردم» را مقصر همهی بدبختیهای مردم میدانستند و تمام تلاششان را میکردند که همهی ما مردم را مجاب کنند که ما مردم، مقصریم! و خب، این فقط یکی از دلایلیست که کتاب «مردم چیست؟» یا به بیان بهتر، «یک مردم چیست؟»، در لحظهی اکنون ما، چنین مهم و راهگشاست. کتابی که مجموعهای از جستارهای روشنفکرانی را در خود جای داده که همواره دغدغهشان اهمیت بنیانهای رهاییبخش «مردم» بودهاست. از گفتار کوتاه «ژول میشله» که آغازگر راه است تا مقدمهی «برونو باستیلز» که به بهترین نحو شرح میدهد این کتاب چرا و چگونه شکل گرفته، تا تأملات درخشان و شورانگیز «الن بدیو»، «پیر بوردیو» و ... همهوهمه کتابی یگانه را شکل دادهاند و همانطور که مترجمان کتاب در یادداشتشان بر آن تأکید کردهاند، نسبت درست و دقیقی با وضعیت ما دارند که تلاشهای بسیاری شده تا مسیر مردم شدن و بودنمان منقطع شده و در مقام «یک مردم» ناپدید شویم!
کتاب مردم چیست؟