الیز، هنگام انتظار برای برگشت پرستارش، با ویرژینی، دختری هفت ساله آشنا می شود که اطلاعات نگران کننده ای درمورد قتل کودکان که برادرش هم جزو آنهاست می دهد. دخترکوچولو می گوید «قاتل جنگل» آنها را کشته است و تا زمانی که قاتل فعال باشد، هرکسی را ممکن است بکشد. لازم است الیز قبل از اینکه قاتل مرتکب جنایت تازه ای شود، او را بشناسد که کار ترسناکی است. گاهی تحقیق به خوبی پیش می رود و گاهی از مسیر درست منحرف می شود، به خاطر اینکه الیزدر اثر یک حادثه ی تروریستی ناقص شده و با صندلی چرخدار حرکت می کند. او لال و کور، اما شنواست.
کتاب قاتل جنگل