شیلا راجا و جایا اشرفی کتابی به موقع و فوق العاده درست کرده اند که بدون شک منبع و آرامشی ارزشمند برای نوجوانان بازمانده از تروما خواهد بود.
این یک اثر ضروری و کاملا به موقع است.
خانواده تام از او می خواستند که او اولین نفر در خانواده شان باشد که از دانشگاه فارغ التحصیل می شود. آن ها برای ارائه بهترین آموزش به او در دو شغل کار می کنند. تام والدینش را دوست دارد و قدردان آن چیزی است که همه برایش انجام می دهند. والدینش بر اساس الگوی عشق و استقامت عمل می کردند و تام نیز بر اساس آن اقدام می کند و او نیز دوست دارد از دانشگاه فارغ التحصیل شود اما مثل همه نوجوانان، گاهی اوقات به جای مطالعه با دوستانش بیرون می رود. با این حال ارزش های درونی او در احترام به فداکاری های والدینش و انجام کامل هدف، تام را وقتی که وسوسه می شود به کلاس نرود یا تکلیفش را انجام ندهد راهنمایی می کنند. در آن زمان تام نه تنها به چگونگی تفکر والدینش در مورد نرفتن به کلاس می اندیشد بلکه فکر می کند که چطور به آن وسوسه ها اجازه داده که سراغش بیایند. به این ترتیب، ارزش های درونی عشق و مراقبت از خانواده به او کمک می کند تا در راه رسیدن به هدف استقامتی خود حتی در مواجه با وسوسه ها تلاش کند.