"مرد داستان فروش" به قلم "یوستین گوردر"، داستان زندگانی پیتر به قلم خود اوست. او صاحب ذهنی سرشار از ایده هاست و تصویری از یک "مرد داستان فروش" با تخیلی حقیقی و باریک بین ارائه می کند که هرگز از قصه گفتن خسته نمی شود. او خیلی زود متوجه می شود که ایده های خلاقانه اش، می توانند مناسب نوشتن یک داستان باشند، اما او هرگز خودش داستان نمی نمی نویسد. در عوض "مرد داستان فروش" قصه، ایده هایش را به باقی نویسنده ها می فروشد تا آن را به داستان تبدیل کنند. رفته رفته تعداد مشتریان "مرد داستان فروش" زیاد شده و شبکه ای از نویسندگان تشکیل می شود که ایده ها را خریداری می نمایند. ماهیت این شبکه کلاهبردارانه است و دید پیتر به مشتریانش، یکی از خیره کننده ترین قسمت های داستانی است که "یوستین گوردر" خلق نموده است.
چرا پیتر که توان قصه گویی و شخصیت پردازی بالایی دارد از نوشتن اجتناب می کند؟ آیا او نابغه ای با مشکلات خاص خودش است یا یک بیمار مالیخولیایی است که نمی تواند تمرکز کرده و قلم به دست بگیرد؟ او قصه ی زندگی اش را از طریق داستان های کوتاهی معرفی می کند اما در این داستان ها رازی نهفته است؛ رازی که پیتر سعی در مخفی کردنش دارد اما در مسیر قصه ها لو می رود.
"یوستین گوردر" این رمان را در فضای مبهمی به نگارش درآورده و عامدانه مخاطب را در این فضای عاری از توصیف شخصیت ها و در عوض فراهم ساختن جزییات درباره ی این شخصیت ها پیش می برد. پیتر در "مرد داستان فروش"، راوی و شخصیت اصلی است و هر چند که این رمان از فلسفه به دور است، اما عمیقا قابل تامل بوده و سوالات مهمی را در خواننده بر می انگیزاند.
کتاب مرد داستان فروش