پس از بازنشستگی در یک سفر توریستی روزی در حال قدم زدن در خیابان یکی از شهرهای یک کشور آسیایی بودم که بوی نان خانگی در یکی از محلات قدیمی مرا به سوی خود کشاند. به سمت نانوایی رفتم. پیرزنی پای یک تنور خانگی نان می پخت. به او که رسیدم، نانی از تنور در آورد و به دستم داد. خواستم بهای نان را پرداخت کنم که گفت: « قبلا حساب شده!»