1. خانه
  2. /
  3. کتاب قارون و گنج هایش

کتاب قارون و گنج هایش

نویسنده: جواد نعیمی
پیشنهاد ویژه
3 از 1 رأی

کتاب قارون و گنج هایش

کتاب آفتاب (مجموعه داستان های قرآنی)
Qaroon and its treasures
انتشارات: پیدایش
٪20
60000
48000
معرفی کتاب قارون و گنج هایش
در این کتاب مجموعه‌ای از قصه‌ها و واقعه‌هایی که در قرآن کریم بیان شده است؛ با زبانی ساده و داستانی برای نوجوانان روایت شده اند. داستان‌هایی درباره نمرود و حضرت ابراهیم، سپاه ابرهه، قارون و ….
درباره جواد نعیمی
درباره جواد نعیمی
جواد نعیمی متولد سال ۱۳۳۵ شهر مشهد، نویسنده، ویراستار و پژوهشگر است و دارای حدود یک صد و سی کتاب منتشر شده برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان است.
نعیمی دارنده‌ی گواهی‌نامه‌ی درجه دوی هنری در زمینه‌ی ادبیات داستانی، خادم برگزیده‌ی فرهنگ رضوی (۱۳۹۵) و دارنده‌ی بیش از یک صد و بیست لوح تقدیر و تقدیرنامه از مراکز گوناگون فرهنگی برای فعالیت های نگارشی و فرهنگی است.
برخی آثار جواد نعیمی به ترتیب انتشار ( ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۶):
۱. از صدای سخن عشق (مجموعه مقاله)
۲. چکاوک (مجموعه قصه و شعر برای کودکان و نوجوانان)
۳. آفتابی در هزاران آیینه (زندگی نامه)
۴. محمد(ص) پیامبر آزادی‌بخش (زندگی‌نامه)
۵. حکایت‌های شیرین – ترجمه از عربی
۶. سرود سبز باران (مجموعه ی نثر ادبی)
۷. قصه‌هایی از زندگانی معصومین(ع)
۸. قنوت سرخ صنوبر (زندگی نامه ی امام حسین علیه السلام)
۹. لطیفه‌های شیرین ادبی
۱۰. بچه آهو (مجموعه ی شعربرای کودکان)
۱۱. حکایت های دلنشین – ترجمه از عربی
۱۲. سرمه‌ی بیداری (شطحیات)
۱۳. بر آفتاب سلامی، با سرایندگان در ستایش معصومین(ع)
۱۴. گلبرگ‌ها: نکته ها و حکایت های خواندنی
۱۵. شوق پرواز (حکایت‌ها و نکته‌هایی درباره نماز)
۱۶. کتاب و کتاب‌خوانی در آیینه‌ی رهنمودهای مقام معظم رهبری (این اثر برای دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری تدوین و تنظیم شده)
۱۷. بوی گل محمدی (قصه‌ی زندگانی پیامبر (ص) برای نوجوانان و جوانان)
۱۸. قارون و گنج‌هایش (مجموعه داستان‌های مذهبی)
۱۹. دخترک و نقاشی (داستان کودکان)
۲۰. نازبوها (داستان کودکان)

قسمت هایی از کتاب قارون و گنج هایش

او از خویشان حضرت موسی (ع) بود. ثروت بسیاری داشت و در کشور مصر، کاخی بزرگ ساخته بود. در قصر قارون، فرش ها و پرده های گران قیمت، وسایل زندگی ارزشمند و نوکرها و غلام های زیادی وجود داشت. قارون، آنقدر دارا بود و آنقدر قدرت داشت که هرچه دلش می خواست، فوری برایش آماده می شد. او در کاخ خودش به خوشگذرانی می پرداخت؛ درحالی که در همان وقت، همسایه هایش گرسنه بودند و در کلبه ها و خانه های خراب و کوچکی زندگی می کردند. قارون تنها به خودش فکر می کرد و اصلا همسایه های ناتوان و بی چیز را به حساب نمی آورد. فقط دلش می خواست که خودش خوش باشد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب قارون و گنج هایش" ثبت می‌کند