با در نظر گرفتن اینکه مونتنی خود را مطابق میلش مانند انسانی درستکار یا فردی بیکار و گوشه گیر در املاکش به تصویر کشیدهکه به کتاب فروشی اش پناه برده، خواننده فراموش می کند که او در دوران خود نیز مردی صاحبمنصب و متعهد بوده و مسئولیت های مهم سیاسی را در طول سده ای پرآشوب در تاریخ فرانسه بر عهده داشته است. بنابراین او نقش مذاکره کننده بین کاتولیک ها و پروتستان ها، بین هانری سوم و هانری دو ناوار، مشهور به هانری چهارم را انجام داده است. او درس زیر را از این موضوع برمی گیرد:«بین شاهزادگان فرانسه کمترین چیزی که می توانستم درباره اش مذاکره کنم، تقسیمات و زیرمجموعه هایی بود که اکنون بین ما جدایی انداخته است؛ بهطرز عجیبی از این موضوع اجتناب می کردم، مبادا عقیده شان نسبت به من عوض شود یا در صداقت من تردید کنند. افراد تاجر وابستگان بسیار، پیچیده ترین روش ها و بیشترین امکانات در دسترس را برای تغییر در وضعیت خویش به کار می گیرند. اما من خود را با سنجیده ترین نظرات در قالب شخصی ام ارائه می کنم. مایل نیستم همچون مذاکره کننده ای دلرحم و تازه کار، در کارها کوتاهی کنم؛ بااینحال تاکنون، تعداد کمی از آنها این شانس را داشته اند بهراستی بخت و اقبال مهم ترین بخش زندگی است _ که با تردید کمتر، سود بیشتر، و جوّی صمیمانه تر به پیش روند. من روشی بدون محدودیت، آسان و معتبر برای جایگزینی روش های اشاره شده در اولین برخوردها دارم و آن بیریایی و حقیقت ناب است که در هر دورانی، کماکان موقعیت و جایگاه خود را حفظ کرده است» (جلد سوم، فصل اول، صفحه های 1234- 1235).
این کتاب با عنوان «تابستانی با مونتنی» و ترجمه شهاب الدین عباسی از سوی نشر مان منتشر شده است. در صورت امکان عرضه بفرمایید.