چندکیلومتر خارج از بوداپست، پایتخت مجارستان، باستان شناسان چیز مهمی کشف کردند. آنها در گوری متعلق به شش قرن پیش از «دوران مشترک»[۱] بقایای اجساد مادر و پسری سکایی[۲] را از دل خاک بیرون کشیدند. شواهد به دست آمده نشان می داد اجساد کشف شده مردمان ثروتمندی نبود ه اند، با این وصف اقوام و بستگانشان بهترین جامه ها را بر تن آنها کرده، مادر و فرزند تا به آن روز صمیمانه در آغوش یکدیگر غنوده بودند. آنها قربانی یکی از بی شمار جنگ هایی بودند که میان قبایل سکاها شعله ور بود. خیره و بهت زده بالای سر آنها ایستاده بودم. مردمانی که تا این اندازه به خود و فرزندانشان عشق می ورزیدند چگونه این طور شتابان از جنگی خونبار به جنگی دیگر می شتافتند؟ چرا که حتی امروزه نیز بسیاری از کشورها خود را تا بن دندان مسلح می کنند و آمادۀ جنگ می شوند، جنگ هایی که بنیان خانواده های عاشق را همچنان از هم می پاشد. آیا دیپلماسی آنقدر درمانده است که نمی تواند از بروز رقابت های نظامی و شعله ور شدن جنگ جلوگیری کند؟ چرا مردمان سیاره ای که در حسرت صلح هستند، قادر به پاسداری از آن نیستند؟ هنری کیسینجر، سیاستمدار نامدار آمریکایی می گوید: «جنگ و صلح متاع اصلی بازار سیاست جهانی است.
سیاست جهانی یک بار دیگر در نقطه ای حساس در حالتی بی ثبات و ناپایدار قرار دارد. در یک سوی این طیف انبوهی از مردمان جهان وطنی قرار دارند، «نخبگان پروازی» (دیپلمات ها) که به امید برقراری صلح از این شهر به آن شهر می روند و موفقیت و توفیق دیپلماسی را با میزان گفتگوهایی که انجام می دهند و تعداد روزنامه نگاران و فیلمبردارانی که در نشست های بین المللی با خود همراه می کنند می سنجند. پیروان این مکتب فکری باور دارند دوران سیاست ورزی ابرقدرتان به پایان آمده، امکان بروز جنگ های عظیم در جهان بسیار غیرمحتمل تر از گذشته است. آنها بر پایۀ این استدلالات معتقدند وابستگی متقابل اقتصادی میان ملت ها از شعله ور شدن جنگ های بزرگ جلوگیری می کند.
جلد کتاب سخت هستش
سلام، بله درست فرمودید، کتاب جلد سخت است، اصلاح شد. سپاس از همراهی شما
کتابی جالب و مستند
مطمئنید جلدش شومیزه؟!
من جلد سختش را دیدم