می توان تحلیل مارکس از کالاها - به عنوان اساس ثروت سرمایه دارانه - را به صورت تفسیری از وضعیت زنان در جوامع اصطلاحا پدرسالار نیز درک کرد. نظم نمادین، سامان بخش جوامع پدرسالار است. و مسند و بازنماینده نظم نمادین، اسم اعظم است: نام پدر، نام خدا. سیرهایی که مارکس به عنوان شاخصه های تشکیل یک رژیم سرمایه داری تعریف کرده است، از این قبیل اند: واگذاری «طبیعت» به یک ابزار «کار» از سوی انسان ها (مردان) و بدین نحو [ از نو] ترکیب شدن طبیعت به صورت ارزش استفاده و ارزش مبادله؛
تقسیم کار بین تولیدکننده – مالک هایی خصوصی که زنان - کالاهایشان را نه فقط میان خود، بلکه میان سایر تولیدکنندگان، استثمارگران و حتی استثمارشوندگان نظم اجتماعی مبادله می کنند؛ [وجود] گرایشی به انباشت ثروت که درواقع گرایشی متعلق به نماینده های اعظم ترین اسم ها - رهبرها - و معطوف است به این که در مقایسه با همتایان، زنان بیشتری را به سرمایه های خود تبدیل کنند؛ حرکت کار اجتماعی امر نمادین به سوی هرچه بیشتر انتزاعی شدن؛ و ...
کتاب زنان در بازار