کتاب برهنه میان گرگ ها

Naked among wolves
  • 15 % تخفیف
    325,000 | 276,250 تومان
  • موجود
  • انتشارات: نگاه نگاه
    نویسنده: برونو آپیتز
کد کتاب : 99666
مترجم :
شابک : 978-6222673604
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 520
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1967
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب برهنه میان گرگ ها اثر برونو آپیتز

داستان «برهنه در میان گرگ‌ها» ماجرای اسرای اردوگاه بوخن والد در جنگ جهانی دوم است امید و تلاش‌های بی وقفه و برنامه‌ریزی‌های سازمان پنهانی در میان اسرا برای روزی که بتوانند از سیم‌خاردارهای بوخن والد زنده عبور کنند و به آزادی برسند. مردانی که امیدوارانه به دور آتش در میان گرگ‌ها می رقصند…تا اینکه یک اتفاق عجیب مسیر برنامه‌های سازمان پنهانی آنان را تحت شعاع قرار می‌دهد وجود یک جامه‌دان که محتوای آن کودک سه‌ساله‌ای بود که هیچ کس نمی‌دانست این کودک لهستانی چگونه سر از اردوگاه درآورده است. از این پس ماجراها حول محور نجات جان آن کودک می‌چرخد و مبارزات پنهانی بین ارشدان اس اس اردوگاه و ارشدان اسرا و سازمان پنهانی‌شان، رمانی هیجان‌انگیز و درعین حال تاثر آور را

کتاب برهنه میان گرگ ها

قسمت هایی از کتاب برهنه میان گرگ ها (لذت متن)
کسی جوابی نداد‏‏. او همان‏طور که پشت‏سر بوخو ایستاده بود چشمکی اندیشمندانه زد‏‏. هیجان ناشی از این خبر در صورت به‏حیرت‏افتادۀ شویپ، برق‏کار اردوگاه که دهانی گرد و در زیر عینک قاب سیاهش چشمانی گرد و گلوله‏ای داشت، موج می‏زد‏‏. سایر زندانیان بندها نیز درگوشی با هم حرف می‏زدند تا اینکه رونکی این پچ‏پچ‏ها را با گفتن «هیس، مواظب باشید!» متوقف ساخت‏‏. فوهررها[9] (متصدیان ‏بخش‏ها)، که درجه‏داران دون‏پایۀ اس‏اس بودند و از آن بالا می‏آمدند، پس از رسیدن به اجتماع زندانیان متفرق شدند و جلو افراد بند تحت تصدی خودشان ایستادند‏‏. نجواها پایان یافت و هیجان در قیافه‏های سخت زندانیان خزید‏‏. رماگن! شک نبود که بین آن و تورینگیا[10] فاصلۀ زیادی وجود داشت؛ اما چه فرق می‏کرد‏‏. بر اثر حملۀ زمستانۀ ارتش سرخ، که در لهستان رسوخ کرده بود و ‏به‏سوی آلمان پیشروی می‏کرد، جبهۀ غرب نیز به حرکت افتاده بود‏‏. در قیافۀ زندانیان هیچ اثری که نشانگر تکان خوردن و به هیجان آمدن ناشی از شنیدن این خبر باشد دیده نمی‏شد‏‏. آنان ساکت و آرام در صفوف به‏هم‏فشرده‏شان ایستاده بودند و با چشمْ حرکت متصدیان آلمانی بندها را که زندانیانشان را می‏شمردند دنبال می‏کردند‏‏. همه آرام بودند، انگار یک روز عادی را می‏گذرانند‏‏. در کنار در بزرگ ورودی بالایی اردوگاه، کریمر (کرامر)،[11] ارشد اردوگاه، صورت اسامی کلیۀ زندانیان و افراد ابواب‏ جمعی اردوگاه را به رئیس گزارشات تسلیم کرد و بعد، طبق مقررات در مقر خاص خودش، خارج از میدان بزرگ مستقر شد‏‏. صورت و قیافۀ این مرد هم، که افکاری چون تمام این ده‏ها هزار افرادی که پشت‏سرش ایستاده بودند داشت، نفوذناپذیر و سخت می‏نمود‏‏.