1. خانه
  2. /
  3. کتاب وزارت درد

کتاب وزارت درد

5 از 2 رأی

کتاب وزارت درد

The Ministry of Pain
٪15
225000
191250
معرفی کتاب وزارت درد

رمان "وزارت درد" نوشته "دوبراوکا اوگرشیچ"،راجع به تجزیه کشور یوگوسلاوی و تبعیدشدگان این کشور به کشور هلند میباشد.

با فرار از تجزیه شدید یوگسلاوی ، تانسا لودسیچ اکنون استاد ادبیات در دانشگاه آمستردام شده است.در این کلاس پر ازتبعید شدگان جوان یوگسلاوی است که در با وجود شرایط سختی که در آن به سر میبرند اما یادگیری را رها نمیکنند.شاید از طرفی تنها راه امید این باشد شاید هم درمانی برای التیام بخشیدن به زخمهایشان.آنها با کارکردن در کارگاه های مونتاژ لباس های چرمی و لاستیکی اندک دستمزدی میگیرند و زندگیشان را میچرخانند.

قهرمان داستان "دوبراوکا اوگرشیچ"،تانسا شاگردان خود را تشویق با ادامه زندگی میکند و سعی بر امید بخشیدن مجدد به آنها دارد و به آنها پیشنهاد میدهد که شرح حال این وضعیتشان مقاله هایی بنوسینند و تجربیات خود راجع به تجزیه کشورشان با مردم صحبت کنند.

تانیا که در این دانشکده ادبیات یوگوسلاوی تدریس میکند در پی این تصمیمش درسی بنام یوگونوستالژی را تدریس کرده و از آنها میخواهد در این درس مقاله های خود را تهیه کنند و راجع جدایی از وطنشان با یکدیگر صحبت کنند.اما چیزی که تانسا فکر میکرد به وفوع نپیوست و اتفاق ناگواری برای این شاگردان شکننده افتاد.

"وزارت درد" پس از به چاپ رسیدنش توانست جایزه هایی را ازآن خود کند.

درباره دوبراوکا اوگرشیچ
درباره دوبراوکا اوگرشیچ
دوبراوکا اوگرشیچ نویسنده کروات ساکن هلند است او در مقاله‌های خود به وسیلهٔ تجزیه و تحلیل‌های عقلانی آن دسته از مسایل روز را که به انسان‌ها مربوط می‌شود برمی‌رسد. او در کتاب «فرهنگ کارائوکه» دنیای مدرن دیجیتال را با تمام آشفتگی‌ها و خطاهایش توصیف می‌کند و با بیان مثال‌های کوچک نشان می‌دهد که این رسانه‌های افسارگسیختهٔ نوین به چه سمت و سویی حرکت می‌کنند. متن‌های نوشته شده توسط این نویسنده ساده و قابل‌فهم با طنزی دقیق است.
ویژگی های کتاب وزارت درد
  • نامزد جایزه مستقل داستانی خارجی سال 2006
  • نامزد جایزه آنجلس سال 2007
نکوداشت های کتاب وزارت درد

اوگرشیچ کاخ هنرش را از دل آوارهای غرق در خون سیاست برمی آورد.

بوید تانکین، ایندیپندنت

رمانی زیبا و استادانه و خوش ساخت، با طنزی تلخ... این اوج خلاقیت اوگرشیچ است.

Gardian

وشتۀ او جسورانه و خشم انگیز است... رمانی است که خواننده را نگران و اسیر خود می کند.

Newyork times
قسمت هایی از کتاب وزارت درد

به شوخی گفت: «حقّت بود، می خواستی با یک میلوشویچ قاطی نشوی.» جواب ندادم. از این که یادش مانده بود گوران رسما صرب به حساب می آید تعجب کردم. «هی، عصبانی نشو! شوخی کردم. خوب می شناسمت دختر. تو او را در قلبت زندانی کردی و در قلبت را قفل کردی. او گفت هرگز از هم جدا نخواهیم شد، اما حالا بی خیالت شده و تو هم کلید را گم کرده ای.» با شنیدن آن ترانه عامیانه قدیمی بی اختیار خندیدم و یکباره تنش برطرف شد. «اگر مثل من با یک کروات ازدواج کرده بودی، راحت تر می توانستی فراموشش کنی و حالا شوهر دیگری کرده بودی.» «لگد به بختم زدم.» «به محض اینکه پایمان به آمستردام رسید ولادک جوش آورد. گرفتار ماری جوانا و این جور چیزها شد. یعنی واقعا گرفتار شد.» واژه «ماری جوانا» را طوری به نجوا ادا کرد که انگار نوعی حسن تعبیر بود و گویی می ترسید مبادا والدینمان گوش ایستاده باشند. «ولادک حالا کجاست؟» «پلیس هم نمی داند. اما سر سوزنی هم برایم مهم نیست. او دیگر مشکل من نیست... خب، حالا بیا چیزی بخوریم.»

نظر کاربران در مورد "کتاب وزارت درد"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم. نثری روان که به راحتی احساسات، غم ، امید و اندوه شخصیت هارو به شما منتقل میکنه. مفهوم وطن و غربت

1401/08/17 | توسطشهره مختاری
0
|

این کتاب عالی بود اگه به یوگوسلاوی علاقه دارید حتما این کتاب بگیرید

1399/04/16 | توسطکامیاب قنبری
1
|
پاسخ ها

یوگسلاوی که نابود شده

1402/05/01|توسطذهن سرکش
0

عالی وخیلی جالب وفوق العاده

1399/01/08 | توسطمحمد سلامی - کاربر سایت
3
|

عالی، جذاب و تکان دهنده

1398/10/30 | توسطمژگان خراسانیان
4
|