کتاب "البته که عصبانی هستم" یا "پنج جستار درباره ی وطن و انزوای خودخواسته" اثری جدید است از "دوبراوکا اوگرشیچ" که نمی توانید آن را به راحتی زمین بگذارید و از آن دسته کتاب هایی است که باعث می شود آن را تا انتها بخوانید. "دوبراوکا اوگرشیچ"، مانند بسیاری از آثار قبلی اش ، کاملا بی رحمانه ، سازش ناپذیر و دقیق در کشف و همچنین توصیف مدرنیته کاوش می کند و نتیجه با وجود این که گاهی اوقات دردناک است ، اما موثر و روح بخش است.
پنج جستاری که در کتاب "البته که عصبانی هستم" آمده اند از مجموعه ای از جستارها که وی در کتاب "فرهنگ کاراکوئه" منتشر کرد انتخاب شده اند. لحن نوشتار "دوبراوکا اوگرشیچ" در این جستارها بسیار گفتمانی و سرخوشانه است و این چنین حال و هوایی صمیمی را هنگام مطالعه به خواننده منتقل می کند. "دوبراوکا اوگرشیچ" معروف است به نویسنده ای که حقیقت را به شکلی فیلسوف وار و همزمان خیال پردازانه بازنمایی می کند و نگاه تیزبینانه ی او قدیمی ترین مسائل اروپا را از زیر خاک گرفتگی ناشی از فراموشی بیرون می کشد و روح تازه ای به آن ها می بخشد. او بیش از هرچیزی به روایت حیات های از هم گسیخته و زخم های جنگ یوگسلاوی سابق می پردازد و اثری از مبالغه یا گزاف گویی در نوشته هایش دیده نمی شود. "البته که عصبانی هستم" رویدادهایی مهم سیاسی که زندگی روزمره و اندیشه ی ملت و اهالی قلم را تحت تاثیر قرار دادند تحت بررسی قرار می دهد و به خوبی نشانگر نگاه خاص و عمیق "دوبراوکا اوگرشیچ" به مسائل سیاسی و اجتماعی می باشند.
کتاب البته که عصبانی هستم