احمد خاتمی (زادهٔ ۱۳۳۵ در شهر ری) فرهنگنویس، منتقد ادبی، مصحح نسخ تاریخی، پژوهشگر ادبیات فارسی در زمینههای تاریخ ادبیات فارسی و ادبیات مذهبی فارسی است. همچنین او رئیس دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، استاد تمام و عضو هیئت علمیِ گروه زبان و ادبیات فارسی، و مدیر قطب علمی «تاریخ ادبیات فارسی» در همان دانشکده است. خاتمی در سال ۱۳۳۵ در شهر ری زاده شد. او تحصیلات خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا بهترتیب در سه دانشگاه تهران، تربیت معلم، و تهران سپری کرد، و در نهایت در سال ۱۳۷۲ با درجهٔ دکترا فارغالتحصیل شد. خاتمی از سال ۱۳۷۱ به عضویت هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در گروه ادبیات و زبان فارسی درآمد. احمد خاتمی آثار متنوعی در قالب فرهنگنامهای در حوزههای تاریخی، مذهبی، و صرفاً ادبی بر بستر ادبیات فارسی روانهٔ بازار نشر کردهاست؛ از آن میان میتوان به «فرهنگ علم کلام: شرح لغات و اصطلاحات و اعلام علم کلام»، «فرهنگنامهٔ موضوعی قرآن کریم»، «فرهنگنامهٔ موضوعی نهجالبلاغه»، «فرهنگ برابرهای فارسی واژگان نهجالبلاغه»، «دیوان موضوعی شعر فارسی»، و «آسمانهای دگر: راهنمای پژوهش در مثنوی» اشاره کرد. زمینهٔ بعدی کار احمد خاتمی، تصحیح آثار تاریخی و انتشار راهنماهایی برای تشریح دشواریهای آن متون است. تصحیح مثنوی مولوی، تصحیح منطقالطیر از عطار نیشابوری، تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی، و تصحیح سفرنامهٔ دوم مظفرالدین شاه به فرنگ از آن دست است؛ در تکمیل تصحیح تاریخ جهانگشا، احمد خاتمی کتابی تحت عنوان «شرح مشکلات تاریخ جهانگشای جوینی» بهعنوان راهنمای مواجهه با این اثر تاریخی نیز عرضه کردهاست. کتاب «آسمانهای دگر» که بالاتر ذکر آن به میان آمد، نیز، در واقع، راهنمای مثنوی معنوی است. خاتمی بر آن است که بخش مهمی از میراث ادبیات فارسی در بافتار معنایی علم کلام نوشته شدهاست، و بدون درنظرگرفتن این ریشههای کلامی و تسلط به علم کلام، فهم ادبیات فارسی غیرممکن است. او معتقد است عرفان و فلسفه نیز دیگر زمینههایی هستند که بخشهایی از ادبیات فارسی بر پایهٔ آنها شکل گرفتهاست، بااینحال، علم کلام در ادبیات فارسی حضور بسیار پررنگتری از دو حوزهٔ دیگر دارد. احمد خاتمی در زمینهٔ دورهبندی تاریخ ادبیات فارسی نیز آثاری منتشر کردهاست، و نظراتی نیز بهویژه در خصوص دورهٔ بازگشت ادبی دارد. او نقطهٔ عطف دورهٔ بازگشت ادبی را نه شعر، که نثر آن دوره میداند. به باور احمد خاتمی، این نثرنویسان آن دوره بودند که زمینهٔ شکلگیری نثر ساده، روان، قابل فهم و به دور از عبارات متکلف را فراهم آوردند. او نقاط قوت دیگری نیز برای دورهٔ بازگشت برشمردهاست که از آن بین میتوان به گرایش به فرهنگنویسی، توجه به دستورزباننویسی، میل به داستاننویسی و توجه به مضامین سیاسی اجتماعی روز در دو-سه دههٔ پایانی دورهٔ بازگشت در ادبیات فارسی اشاره کرد.از آثار خاتمی که بر تاریخ ادبیات بهویژه سبک هندی و دورهٔ بازگشت ادبی متمرکز هستند، به دورهٔ دو جلدی «تاریخ ادبیات ایران در دورهٔ بازگشت ادبی: از سقوط صفویه تا استقرار مشروطه»، «پژوهشی در نثر و نظم دوره بازگشت ادبی»، و «دوره بازگشت و سبک هندی» باید اشاره کرد. نقد ادبی از زمینههای دیگر فعالیت احمد خاتمیاست. از وی اثری نیز به نام «درسگفتارهای نقد ادبی» منتشر شدهاست. به باور خاتمی، تبعیت محققین معاصر ایرانی در کاربست نظریههای ادبی غربی در ادبیات فارسی مهمترین مؤلفهٔ آسیبزا برای دانش مطالعات ادبیات فارسی معاصر است. او معتقد است مبنای ادبیات فارسی با مبنای ادبیات غرب متفاوت است، و در دنیای غرب نظریهها بر اساس نیازهای خودشان تدوین میشوند و تناسبی با ابعاد ادبیات فارسی ندارند. احمد خاتمی در زمینهٔ داوری جوایز مرتبط با حوزهٔ تخصصی خود نیز فعالیتهایی داشتهاست. در سال ۱۳۸۷، وی بهعنوان یکی از داوران بخش متون قدیم در دورهٔ بیست-و-ششم جایزهٔ کتاب سال حضور داشت، و برای چند دوره رئیس گروه «زبان و ادبیات» در شورای علمی جشنوارهٔ فارابی بودهاست.