ریچارد مک کی رورتی (Richard Rorty) (زادهٔ ۴ اکتبر ۱۹۳۱ – درگذشتهٔ ۸ ژوئن ۲۰۰۷)، از مهمترین فیلسوفان تحلیلیِ معاصر و بهعقیدهٔ برخی بزرگترین فیلسوف آمریکایی است. وی نظرات بدیعی در سنت پراگماتیستی ارائه کردهاست. هرچند برخی او را بهدلیل عقاید نسبیگرایانهاش پسامدرن دانستهاند، وی چنین عنوانی را نمیپذیرفت و آن را اساساً بیمعنا میپنداشت. اگر بخواهیم دقیقتر ردهٔ رورتی را بیان کنیم باید او را فیلسوف پسا تحلیلی (post-analytical) عمل گرا بنامیم. رورتی در ۴ اکتبر ۱۹۳۱ در شهر نیویورک و در خانوادهای چپ، اصلاحطلب و ضد استالینیسم متولد شد. بر طبق گفتهٔ خود خانوادهٔ او اگر تروتسکیست نبودند، لااقل سوسیالیست بودند. او در ۱۹۴۶ به دانشگاه شیکاگو راه یافت، جایی که شاگرد کسانی چون رودلف کارناپ، چالرز هارتسهورن و ریچارد مککئون بود. در ۱۹۴۹ مدرک کارشناسی علوم انسانی و در ۱۹۵۲ کارشناسی ارشد خود را از همان دانشگاه دریافت کرد. رسالهٔ کارشناسی ارشد او پیرامون وایتهد و تحت نظر هارتسهورن به اتمام رسید. رورتی از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ بر روی رسالهٔ دکترای خود در دانشگاه ییل تحت عنوان «مفهوم عاملیت بالقوه» (به انگلیسی: The Concept of Potentiality) کار کرد و پس از دو سال خدمت در ارتش به استخدام کالج ولزلی درآمد.