ملارجبعلی یکی از فیلسوفان مکتب اصفهان است که به تربیت شاگردان بسیاری همت گماشته است. او و شاگردانش بر خلاف جریان دیگر مکتب فلسفی اصفهان، یعنی میرداماد و شاگردانش به نظریاتی قائل بودند که صبغه دینی و نوافلاطونی آنها بارزتر بود. او به اشتراک لفظی وجود، فوق وجود بودن خدا، اصالت ماهیت، انکار وجود ذهنی، انکار حرکت جوهری، تجدد امثال، جسمانیه الحدوث بودن نفس و… قائل بود. کتاب الاصل الاصیل به مثابه منشوری است که در برگیرنده آراء و نظریات خاص این فیلسوف است. تبریزی این قاعده را به عنوان اصلی «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» قاعده «الاصل الاصیل» معرفی میکند که فروعاتی همچون بساطت حق تعالی، قاعده امکان اشرف از آن متفرع میشود. او از هفت اصل و در پارهای از موارد فروعات متفرع بر یک اصل سخن گفته است.