کتاب «دیده بان ها ایستاده می خندند» یک طنز واقعی است که در زمان جنگ در میان رزمندها وجود داشته است . به گونه ای که این کتاب، روایت هایی از سه نفر دیدبان به نام شخص راوی «من»، دیده بان دوم «باقر» و دیده بان سوم رزمنده ای به نام «احمد توران پشتی» است که در داستان به «احمد توران» معروف می شود. این سه نفر در همه اتفاقاتی که در این داستان ها رخ می دهد، به نوعی دخیل هستند.
از عناوین برخی از داستان های کتاب «دیده بان ها ایستاده می خندند» می توان به «آچمز»، «قند بلژیکی»، «آن روز شد روز اغلب»، «تعمیرگاه تانک»، «تا باشد از این خنده ها باشد»، «توپ توی زمین دیده بانی» و «عجب انسان هایی داشت جنگ ما»، اشاره کرد.
کتاب دیده بان ها ایستاده می خندند