پلکانی زهوار در رفته در گوشه ی سالن از سویی به اتاق خواب زیر شیروانی بالا رفته (ورودی آن دیده نمی شود و از سوی دیگر به سمت سردابه پایین می رود که باز دیده نمی شود). درخت بدریختی بیرون خانه است که زیادی نزدیک خانه رشد کرده و حالا بخشی از ساختمان به نظر می آید، به طوری که گرد سمتی از بنا چنان پیچیده که با رشد خود به تدریج تا سقف خانه را مانند انگلی مزاحم و غریبه پوشانده است. لایه ای ضخیم از برف بر خانه نشسته باریکه راهی میانش بریده شده که اجازه ی حرکت تا جلوی در جلویی را بدهد. هنوز به شدت برف می بارد. کلا فضا شبیه خانه ی نان زنجبیلی افسانه های شاه پریان است.
بخشی از نمایشنامه
کتاب میزری