رمان «اگر فراموشت کنم» روایتگر عشق پس از مرگ یک نویسنده به زنی است که از دور و نزدیک زندگیاش را برای چندین دهه با او سهیم بوده است. این زن که اود نام دارد، به سرطان غیرقابل علاجی مبتلا است. مرد او را تا لحضهی مرگ همراهی می کند و برای اولین بار در زندگیاش از ادبیات دلزده میگردد. تنها چند ساعت ویش از مرگش، در بیمارستان با هم ازدواج میکنند. اود زنی عتیقه فروش و شیفته اشیاء است. مرد در میان اشیاء خاطرات و مایملکی که از اود باقی مانده به دنبال آثار عشق اود و شناخت افکار او می پردازد. با هر کاوشی بخشی از معما و ارتباط سحرآمیز وسایل اود را درمیابد. گاهی خود را مقصر مرگ اود میداند و در دادگاهی خیالی خودش را محاکمه میکند. ناامیدانه تلاش میکند قدم های او را دنبال کند تا او را بهتر درک کرده و بیشتر دوست بدارد.
کتاب اگر فراموشت کنم