این رمان، سرگذشت دردناک و غم انگیز دختری تنها، وانهاده و ریشه گم کرده است که در هر مقطع حساس از زندگی اش، طوفانی سهمگین طومار سرنوشت او را در می نوردد و در گرداب ها یسیاه و هولناک فرو می برد؛ دختری که سرتاسر زندگی اش کابوسی تلخ و طولانی است و سایه هایی مدام در این کابوس او را به ورطه های هولناک سوق می دهند.
پریا زاده و پرورده آتش است و سرانجام نیز با آن یکی می شود و می سوزد. آتشی که هم مطهر و پاک کننده است، هم سوزاننده و ویرانگر. در میان آنچه از آتش مقدس نصیب جان پاک و عاشق او می شود، همان سوختن ، ویرانی و خاکستر شدن است. بااین همه، او نیز مثا ده ها و صدها هزار دختر نجیب و پاکدامن از میان طوفان آتش سرافراز بیرون می آید. زیرا عاشق است و یگانه خدایی که می شناسد او را می پرستد، خدای عشق و زیبایی است. پریا به گونه فرشته ای پاک و بی گناه قربانی خودخواهی و جاه طلبی های پدر و مادر، دسیسه های خانوادگی، خرافه های باستانی و توطئه های شیطانی می شود و هنگامی که خورشید حقیقتش از زیر ابرها بیرون می آید و به هویت واقعی خود پی می برد، در کارزاری نابرابر، همه هستی خود را یکجا از دست می دهد...
کتاب پریا در آتش