اکثر ما معتقدیم که افراد منحصر به فرد و منسجمی هستیم، اما آیا اینطور است؟ ایده «خود» از زمانی که انسان ها شروع به زندگی گروهی و اجتماعی شدن کردند وجود داشت. کسانی که خود را به عنوان یک فرد در غرب یا عضوی از گروه در شرق می پذیرند، احساس رضایت و هدفمندی می کنند. این تجربه فوقالعاده واقعی به نظر میرسد، اما شواهد علمی فراوانی نشان میدهد که این تصور از خود مستقل و منسجم یک توهم است - این چیزی نیست که به نظر میرسد. واقعیت آنطور که ما درک می کنیم چیزی نیست که به طور عینی وجود داشته باشد، بلکه چیزی است که مغز ما لحظه به لحظه آن را می سازد و اطلاعات را در طول مسیر تفسیر می کند، خلاصه می کند و جایگزین می کند. مانند یک فیلم علمی تخیلی، ما در ماتریسی زندگی می کنیم که ذهن ماست.
در «خود خیالی»، دکتر بروس هود نشان میدهد که چگونه خود در دوران کودکی پدیدار میشود و چگونه ساختار مغز در حال رشد ما را قادر میسازد تا به حیوانات اجتماعی وابسته به یکدیگر تبدیل شویم. او توضیح می دهد که خود محصول روابط و تعاملات ما با دیگران است و فقط در مغز ما وجود دارد. با این حال، نویسنده استدلال می کند که اگرچه خود یک توهم است، اما انسان نمی تواند بدون آن زندگی کند.
اما با توسعه فناوری ما و شکل دادن به جامعه، همه چیز در حال تغییر است. پیوندها و روابط اجتماعی که شکلگیری آنها زمان و تلاش میخواست، اکنون در حال وقوع انقلابی هستند که ما شروع به آنلاین کردن خود میکنیم. فعالیت های شبکه های اجتماعی مانند وبلاگ نویسی، فیس بوک، لینکدین و توییتر، رفتار ما را تهدید می کند. شبکه های اجتماعی به سرعت در حال تبدیل شدن به اجتماعی شدن بر روی استروئیدها هستند. سرعت و سهولتی که در آن میتوانیم اتحادها و روابط ایجاد کنیم، از همان فرآیندهای انتخابی پیشی گرفته است که خود ما را قبل از عصر اینترنت شکل داده بود. این کتاب وارد قلمروی ناشناخته میشود تا توضیح دهد که چگونه ایده خود هرگز دوباره در دنیای اجتماعی آنلاین مشابه نخواهد بود.
کتاب خود خیالی