سینما به محض سینماشدنش، نه فقط هنر و تاریخش بلکه کلیت تاریخ هرچیزی که میشناسیم را دگرگون کرد! همهی انگارههای خطی و کلانروایتهای بالادستی، با ظهور و حضور سینما به ناگه مضمحل شده و واقعیتهای متکثر به روایتهایی بدل شدند که تاریخ را در نقطهنقطههایش قاب کرده و منهدم میکنند! رابطهی سینما و نقاشی در همین توان ایستایی و انهدام فیلمها معنا مییابد. تاریخ هنر هنوز پیش از تاریخ/ های سینما، با آن میل قرن نوزدهمیاش، گویی ناتوان است از فهم حضوری که در فیلمها دارد، حضوری بی دعوت ولی ممکن شده و الزامی! «آنجلا داله واکه» در کتاب «سینما و نقاشی: هنر چگونه در فیلم به کار میرود» با منظری بینامتنی، فیلمهایی را پیش رو گذاشته و جستوجویی تاریخ سینمایی را در تاریخ هنر و تاریخ نقاشی در سینما پی گرفته تا به غنایی نظری و تحلیلی برسد که درنهایت سینما مسئلهی آن است: «سینما قهرمان کتاب من است و تاریخ هنر در این کتاب در ارتباط با سینما معنا مییابد. خلاصه اینکه فیلم حرف آخر را میزند.» نویسنده هشت فیلم (یک آمریکایی در پاریس، صحرای سرخ، مارکیز ا، پیرو خله،آندری روبلف، نوسفراتو، اتامارا و پنج زن نزدیک به او و ترز) را محور بحثهایش قرار داده و از مینلی و آنتونیونی تا رومر و گدار و تارکوفسکی و مورنائو و میزوگوچی و کاوالیه، بحثهایی پیرامون «مواجههی سینما و نقاشی... که نقشهای جنسیتی را بازتعریف میکند» و «تنش میان هنر و تکنولوژی» پرداخته و درنهایت خوانندهاش را به مسیری سوق میدهد که میخواهد: «به خوانندگان این کتاب یک لنز بسیار جدید سینمایی ارائه میدهم تا با آن به رشته و دانش قدیمی و پابرجای تاریخ هنر بنگرند.»
درباره آنجلا داکه واکه
آنجلا داکه واکه، دانشآموختهی سینما و استاد دانشگاه جورجیاست. از او آثار زیادی با محوریت تاریخ سینما، نقاشی و سینما و مطالعات جنسیت در سینما منتشر شده است.