مطالب آنگاه شیراز در نگاهی کلی به آدم های مهم شهر، شهرسازی و فضای شهری، روایت تاریخی از شهر، عادات شیرازیها، و ویژگیهایی که شیراز را شیراز کرده است، پرداخته است؛ گفتوگو با ابراهیم گلستان و محمد کشاورز، به عنوان نویسندگان شیرازیای که یکی حالا فرسنگها دور از شیراز است و دیگری حتی مرکزنشین هم نشده است، بسیار خواندنی است. محمد کشاورز که به گفته محمد طلوعی، داستاننویسی شیراز را مانند کف دست خود میشناسد، درباره سایر داستاننویسان شهر گفته است و ابراهیم گلستان با آن ویژگیهای شخصیتی که همگان میدانند سعی کرده است شیراز را به یاد آورد.
شاپور بنیاد، از شخصیتهای برجسته ادبیات شیراز است که در این شماره یک تکنگاری را به خود اختصاص داده است و شخصیتی چون خسرو حکیم رابط نیز خود برای آنگاه شیراز نوشته است.
خاطره بازی افسانه کامران و تعریف کردن خاطراتی از چند خانواده جنوبی که حالا خانه و ماوایشان در شیراز است، به بهانه عکس های قدیمی چاپ شده در مجله، مثل یک سریال، تصویری زنده از چند خانه و اهالی آن در شیراز به خواننده میدهد.
یکی از چیزهایی که شیرازیها را با اهالی شهرهای دیگر متمایز میکند، خوش مشرب بودن، قابل معاشرت و گفتوگو کردن آنان است. حسین گنجی در گفتوگویی با هادی خانیکی، نویسندهای که اهل شیراز نیست اما روزگار زیادی را در شیراز سپری کرده است، درباره این خصوصیت بارز شیرازیها صحبت کرده است. هاجر رزمپا نیز خود به عنوان یک شیرازی خصوصیات و رفتارهایی را که برای غیرشیرازیها جای سوال دارد، توضیح داده میدهد؛ نوشته او تقریبا آن دسته از رفتارهای اهالی شیراز را که برای ما بسیار سرخوشانه و آزادانه به نظر میآید، در برگرفته و تشریح کرده است.
در کنار آوازه شیراز، که هریک از نوشتهها گوشهای از آن را روایت میکنند، فرزاد مقدم سعی دارد بررسی کند که آیا شیراز به راستی آنطور که باید معرفی شده است یا نه. او نواقص برند شیراز را تحلیل کرده است. همچنین محمد سرویزرگر در مقالهای خواننده را به دور از توصیف پرشور درباره این شهر، نگه داشته است تا با رویکرد تبارشناسانه فوکو، ریشه و چرایی این گزاره را که شیراز مهد هنروفرهنگ ایران است، واکاوی و تحلیل کند.
خواندن از سیر تاریخیای که شهر از دوره زندیه از سر گذرانده و موقعیت آن در دورههای محتلف تاریخ به اضافه عکسهایی از شیراز قدیم و امروز که در صفحات مختلف مجله آورده شده است، ما را در مواجهه با این شهر یاری میکند. مکانهایی مانند خیابان عفیفآباد، خیابان زند و باغهای شهر نیز، هم روایتهایی تاریخی از گذشته تا به امروز را به خود اختصاص دادهاند و هم با روایتهایی شخصی از گشتوگذار در این مکانها، شیراز گردی در این شماره آنگاه میسر میشود.
شیراز حافظ و سعدی، خود شیرازی دیگر است که پرداختن به آن، پروندهای مجزا میطلبد اما به قدر کفایت در این شماره درباره این دو شاعر و جایگاه حافظیه و سعدیه برای شیرازیها نیز صحبت شده است. آوردن مقالهای درباره دیوان حافظ، اهمیت و جایگاه این کتاب و بررسی اوضاع آن در بازار نشرهای گوناگون نمونهای برای این موضوع است. ویکتور دانیل، نویسنده کتاب ” حافظ و شعر گدار” هم از خاطره حضور خود در شیراز و حافظیه به بهانه رونمایی از این کتاب گفته است که جالب توجه است.
جلسات و پاتوق های ادبی و هنری شیراز همانقدر که امروزه پررنگ هستند، گذشته ای محکم و موثر داشته اند؛ مریم هاشمپور به عنوان نویسندهای از نسل جوان، جلسات ادبی شیراز را در برحههای مختلف تاریخی روایت کرده است.
حیات اقلیتهای مذهبی در شیراز، شخصیتی چون شهید عباس دوران، جریان دانشجویی این شهر، نقاشیهای مکتب شیراز، جشن هنرشیراز و پوسترهای آن، تصویر شیراز در فیلمهای سینمایی و خانه فروغالملک قوامی که امروزه مکان موزه هنرهای معاصر شیراز است، از دیگر موضوعاتی است که آنگاه شیراز در خود جای داده است.
کتاب آنگاه 6