1. خانه
  2. /
  3. کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا

کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا

3.2 از 1 رأی

کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا

The collection of poems
ناموجود
90000
معرفی کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا
"مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا" اثری است که مرحله به مرحله، شکوفایی و اوج گیری ادبی "فدریکو گارسیا لورکا" را به تصویر می کشد. در این مجموعه ی نهصد صفحه ای، اشعار مختلف او همراه با تاریخ سرایش آن ها، جمع آوری شده اند تا خواننده بتواند سیر فکری و تحول ادبی "فدریکو گارسیا لورکا" را به نحو احسن درک کند.
نخستین بخش از اشعار این مجموعه با عنوان "کتاب شعر"، مربوط به سروده هایی است که طی سال های 1918 تا 1920 از قلم وی تراوش کرده و همچنان که نمایان گر خاستگاه عربی و گرانادایی شعر اوست، نشان دهنده ی شور و اشتیاق جوانی "فدریکو گارسیا لورکا" نیز می باشد. پس از این، در مجموعه ی"کانته خوندو"، سبک جدیدی از شعر توسط "فدریکو گارسیا لورکا" ارائه می شود و در ادامه با مجموعه ی "آوازها" و "شعرهای پراکنده" که چندین سال پس از مرگ شاعر چاپ شد، دنبال می شود. قسمت بعدی ترانه های عامیانه هستند که پس از چند سال پژوهش در ادبیات و فرهنگ عامه ی اسپانیا یکجا گردآوری شده و بعد از آن مجموعه شعرهای او در فاصله ی سال های 1924 تا 1927 با عنوان "کولی آواز خوان" قرار گرفته است. این اشعار دارای بیان روایی بوده و از فرهنگ عامه و باورهای مذهبی و قومی مردم نشات گرفته اند.
"لورکا" در طول سال های 1929 و 1930، طی اقامت در دانشگاه کلمبیا، مجموعه ی "شاعر در نیویورک" را سرود که از دریچه ی سورئالیسم به تضاد فرهنگی جامعه می پردازد و در ادامه در "مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا"، "غزل های عشق تاریک"، اشعار عاشقانه، اشعار چاپ نشده و "دیوان تاماریت" به دوست داران وی عرضه می شود.
درباره فدریکو گارسیا لورکا
درباره فدریکو گارسیا لورکا
فدریکو خسوس گارسیا لورکا، زاده ی ۵ ژوئن ۱۸۹۸ و درگذشته ی ۱۹ آگوست ۱۹۳۶، شاعر و نویسنده اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده ی پیانو و آهنگ ساز نیز بود.فدریکو به تاریخ ۵ ژوئن ۱۸۹۸ در دهکده ی Fonte Vacros در جلگه گرانادا، چند کیلومتری شمال شرقی شهر گرانادا زاده شد در خانوداه ای که پدر یک خرده مالک مرفه و مادر فردی متشخص و فرهیخته بود. نخستین سال های زندگی را در روستاهای غرناطه، پایتخت باستانی اسپانیا، شهر افسانه های کولیان و آوازهای کهنه گذراند.شاید از این روی و به خاطر بیماری فلج که تا ۴ سالگی با او بود و او را از بازی های کودکانه بازداشت، فدریکوی کودک به داستان ها و ترانه های کولی رغبت فراوانی پیدا می کند، آن چنان که زمزمه ی این آوازها را حتی پیش از سخن گفتن می آموزد. این فرهنگ شگرف اسپانیایی کولی است که در آینده در شعرش رنگ می گیرد. لورکا به دست مادر با موسیقی آشنا می شود و چنان در نواختن پیانو و گیتار پیشرفت می کند که آشنایانش او را از بزرگان آینده موسیقی اسپانیا می دانند، ولی درگذشت آموزگار پیانویش به سال ۱۹۱۶چنان تلخی عمیقی در او به جای می گذارد که دیگر موسیقی را پی نمی گیرد.هم زمان با فرارسیدن سن تحصیل لورکا، خانوداه به گرانادا نقل مکان می کند و او تا زمان راهیابی به دانشگاه از آموزش متناسب با طبقه اجتماعی اش برخوردار می شود. در همین سال هاست که فدریکو موسیقی را فرا می گیرد ولی هرگز تحصیل در دانشگاه را به پایان نمی رساند، چه در دانشگاه گرانادا و چه در مادرید. باری در همین سال هاست که لورکا در Residencia de Etudiante مادرید – جایی برای پرورش نیروهایی با افکار لیبرالی شعرش را بر سر زبان ها می اندازد و در همین دوره است که با نسل زرین فرهنگ اسپانیا آشنا می شود.پژوهش های لورکا، هرگز در چارچوب «فلسفه» و «حقوق» که به تحصیل آن ها در دانشگاه سرگرم بود، باقی نمی ماند. مطالعه ی آثار بزرگان جهان از نویسندگان جنبش ۹۸ چون ماچادو (Machado) و آسورین (و همینطور آثار شاعران معاصر اسپانیا چون روبن داریو (Roban Dario)، گرفته تا نمایشنامه های کلاسیک یونانی، از لورکا شاعری با دستان توانا و تفکری ژرف و گسترده می سازد.با توجه به اینکه لورکا عمدتا غیر سیاسی بوده است و در بین هردو طرف جنگ داخلی اسپانیا دوستانی داشته است، فرضیه هایی در مورد نقش حسادت همجنس گرایانه در مرگ لورکا وجود دارد. به هرحال، مرگ او در ۱۹ آگوست ۱۹۳۶، نزدیک گرانادا اتفاق افتاده است.
قسمت هایی از کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا

بر پیکرت رنج بود و گل سرخ. چشمان ات مرگ بود و دریا/ دهان ات، لبان ات، قفای ات، گریبان ات. من به کهن سایه ی دیرینه ی عمر ماننده بودم. رویای پارچه های الجزایر و دمشق/ خشونت قلب ما عطرآگین می کرد/ گیسوان تو می نواخت هماهنگ/ با ستارگان رنج ات سترگ.

بر بلندای کوه عریان/ جایگاه صلیب./ آب زلال و/ درختان زیتون صد ساله./ به کوره راه ها/ مردان رداپوش،/ و به برج ها/ بادنماهای گردان/ تا ابد چرخان/ آه، دهکده ی متروک/ در آندولس سوگوار!

آنان هستند که ویسکی نقره نوشند/ به کنار آتشفشان ها/ و پاره های قلب بلعند از کوه های یخین خرس./ بدان شب شاه هارلم با یکی قاشق سخت/ چشم کروکودیل ها بیرون می کشید/ و به نشیمنگاه میمون ها می زد/ با یکی قاشق.

نه بر باد پاید نه بر پر چکاوک/ آنگاه که تو را یابم به سرداب شراب./ نه بر خاک پاید نه بر پاره ابری/ وقتی که تو به رود می شدی غرقاب./ کی دیو آب فرو افتاد بر کوه ها/ و درغلتید درّه با سگان و سوسن ها./ و تن تو با سایه ی بنفشه ی دستانم./ به کرانه سرد مرد فرشته ی درگاه.

ماهی در ماه غوطه ور./ آب ساعتی خسبد/ و دریا ساعت ها./ بانو بر سر شاخ مرده./ راهبه/ به درون ترنج می خواند./ دختر/ از کاج به سندروس می رفت./ و کاج پر چکاوک می جست./ اما بلبل بر زخم های پیرامونش می گریست./ و من نیز.

مقالات مرتبط با کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا
مروری بر زندگی ادبی «فدریکو گارسیا لورکا»
مروری بر زندگی ادبی «فدریکو گارسیا لورکا»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

درود. لطفا این کتاب رو موجود کنید.سپاس بیکران

1403/07/21 | توسطمهدی مظاهری تهرانی
0
|