الی کوهن را در میدان شهدای دمشق از قلاب آویزان کردند و جسدش را که در لباسی سفید پوشانده بود به مدت شش ساعت در معرض دید عموم قرار دادند. این اعدام از ابتدا تا انتها توسط تلویزیون سوریه به صورت زنده انجام شد و در اسرائیل یک زن رنگ پریده با تنش تمام صحنهها را دنبال میکرد و هر اهانتی که توسط گوینده و جمعیت دیوانه زده میشد شنید. این زن نادیا کوهن، همسر بزرگترین جاسوس اسرائیل بود - مردی که به قدری موفقیت آمیز در بالاترین رده های حکومت سوریه نفوذ کرده بود که در زمان دستگیری، به طور جدی برای پست وزیر مورد توجه قرار گرفت. این داستانی است که اکنون می توان گفت الی کوهن، انتخاب و آموزش او، اولین مأموریت ها و ارتباطات او در آرژانتین، و در نهایت اقدامات حیله گرانه و مدبرانه او در دمشق، جایی که او به ارتشی عالی رتبه تبدیل شد را روایت میکند. او در آنجا به برخی از مهمترین اسرار نظامی سوریه دسترسی پیدا کرد و آنچه که گزارش کرد برای امنیت اسرائیل بسیار ارزشمند شد: این به اسرائیل کمک کرد تا یکی از درخشانترین پیروزیهای تاریخ جنگ را در سال 1967 به دست آورد.
کتاب الی کوهن، جاسوسی از اسرائیل