صدام تلاش کرده بود طوری عمل کند که گویی قضیه ی ایران-کنترا، خللی در نظرش نسبت به ایالات متحده به وجود نیاورده است. با این حال، معلوم بود که عمیقا به خاطر آنچه رفتار دوگانه ی آمریکایی ها با دشمنش در جنگی خونین می دانست، ناخرسند است. سال ها بعد، در یک جلسه ی اطلاع رسانی در لانگلی، چارلز دولفور، جستجوگر سلاح های کشتار جمعی، سعی کرد مرا قانع کند که ایران-کنترا اهمیتی برای صدام نداشته است. او یک جدول زمانی با نقاط عطف مشخص درباره ی رابطه ی صدام با ایالات متحده تهیه کرده بود. پرسیدم، چرا 1986، سالی که قضیه ی ایران-کنترا فاش شد، در این فهرست نیست. وقتی این قضیه را گوشزد کردیم، مشخص بود که دولفور پریشان شده است.
در گزارش مربوط به قضیه ی ایران-کنترا که در سال 1987 منتشر شد، صدام فهمید که یکی از شروط ایران برای مذاکره این بود که واشنگتن برای سقوط رژیم عراق به تهران کمک کند. این نخستین اشاره به تغییر رژیم در عراق بود، پانزده سال پیش از آن که جرج دبلیو بوش، آن را به عنوان سیاست رسمی ایالات متحده اعلام کند.