فریدالدین عطار نیشابوری آخرین دستاورد معرفتی بزرگان پیش از خود را با نام "مکتب عشق" بر بال شعر - نشانیده و با روایت و تصویری زیبا از مرغان در طلب و جستجو، به خلق اثر ارزشمند "منطق الطیر" میرسد. محصولی که با اندیشه عطار و سیره عملی او به کمال خویش نزدیکتر شده و به یک روششناسی و "متدلوژی" عرفانی مختص او در عرفان میرسد. اگر به اعتبار این موضوع، منطق الطیر، نام وادیها و مشخصات مراحل هفتگانه آن را به عنوان هفت مرحله از عرفان در "مکتب عشق" ایرانی بدانیم، مکتبی که بایزید بسطامی در رأس آن نام طاووسالعرفا را به خود میگیرد، میتوانیم از آن به عنوان سنگ محک سایر آثار ادبی آمیخته با اصول طریقت، بهرهمند شده و چنانچه به دیدگاه جدیدی سوار بر مرکب ظریف شعر برخورد کردیم، آن را با منطق قوام یافته عطار به قیاس بگذاریم تا بلکه از این راه به حقیقت مدعای اثر راه بجوییم. از این نگاه ارزش منطقالطیر ارزشی روش شناختی میشود تا معیاری برای بررسی سایر آثار ادبی با نگرش عرفانی به دست دهد. اکنون در این مجال سخن بر سر آن است که آیا در کوچه باغ شاعرانههای سپهری با نام هشت کتاب، میتوان ردی از مراحل هفتگانه عطار را در عرفان جستجو کرد؟
کتاب خوان هشتم