«خدمتکار»، اثر فریدا مک فادن، داستانی است درهمتنیده از عشق، خیانت، و تعقیبوگریزی روانی، که خواننده را در دل تنشهایی پیچیده فرو میبرد. در این رمان، ما با شخصیت اصلی روبهرو میشویم، یک خدمتکار جوان و بیگناه، که زندگیاش به سرعت با ورود به خانوادهای ثروتمند و پرزرقوبرق دستخوش تغییرات چشمگیری میشود. تمرکز اصلی داستان بر تجربیات و درونمایههای این خدمتکار است. او که در ابتدا به دنبال یک زندگی ساده و بیدغدغه است، خود را در مرکز یک بازی خطرناک مییابد. خانهای که او در آن کار میکند، به تدریج تبدیل به صحنهای برای رویاروییهای تاریک و رازآلود میشود. فریدا مک فادن با مهارتی خاص در «خدمتکار» به تصویرکشی شخصیتهایی میپردازد که هر یک از آنها دارای پیچیدگیها و انگیزههای خاص خود هستند. از آنجا که داستان از دید خدمتکار روایت میشود، خواننده بهطور نزدیک با احساسات و تجربیات درونی او همراه میشود.
این رمان نه تنها داستانی هیجانانگیز را روایت میکند، بلکه به بررسی موضوعاتی چون قدرت، طبقه اجتماعی و نابرابریهای موجود در جامعه میپردازد. تصویرسازی دقیق فضاها و شرح حالات و رویدادها بهگونهای است که خواننده را به عمق داستان میکشاند، جایی که واقعیت و توهم به هم میپیوندند. «خدمتکار» اثری است که بر لبهی تیغ روانشناسی و تعلیق حرکت میکند و خواننده را در مسیری ناشناخته به سمت پایانی غیرمنتظره هدایت میکند. این کتاب برای آنهایی که به داستانهای پیچیدهی روانشناختی با پسزمینهای از رمزوراز علاقهمندند، گزینهای ایدهآل به شمار میرود.
قبول. این تخت چیز خیلی خاصی نیست. پستی بلندی دارد و هر بار که حتی به اندازۀ یک میلی متر جابه جا می شوم فنرهایش ناله می کنند. اما باز هم از ماشینم خیلی خیلی بهتر است. حتی فوق العاده تر این است که اگر در طول شب به دست شویی نیاز داشته باشم دقیقا کنارم است! مجبور نیستم رانندگی کنم و آن قدر بچرخم تا استراحتگاهی پیدا کنم و وقتی مثانه ام را خالی می کنم به قوطی اسپری فلفلم چنگ بزنم. دیگر حتی به اسپری فلفل هم نیازی ندارم. دراز کشیدن روی یک تخت معمولی که به محض رسیدن سرم به بالش خوابم می برد، حس خیلی خوبی دارد. دوباره که چشمانم را باز می کنم، هنوز هوا تاریک است. وحشت زده در جایم می نشینم و سعی می کنم به یاد بیاورم کجا هستم. تنها چیزی که می دانم این است که داخل ماشینم نیستم. چند دقیقه ای طول می کشد تا وقایع چند روز اخیر را به یاد بیاورم. نینا شغلی در اینجا به من داده است، از ماشینم بیرون آمده ام و روی تخت واقعی خوابم برده است.
کم کم تنفسم آرام می شود. کورمال کورمال دنبال گوشی تلفنی که نینا برایم خریده می گردم. 46: 3 صبح است. زمان مناسبی برای بیدار شدن و شروع روز نیست. با عادت کردن چشم هایم به نور محدودی از ماه که از پنجرۀ کوچک به اتاق می تابد، ملافۀ زبر را از روی پاهایم کنار و روی تخت غلت می زنم. می خواهم به دست شویی بروم و بعد سعی کنم دوباره بخوابم. پاهایم در برخورد با تخته های کف اتاق خواب کوچکم صدا می کنند. خمیازه ای می کشم. یک لحظه طول می کشد تا نوک انگشتانم به نخ لامپ سقف برسند. این اتاق به من احساس غول بودن می دهد. به در اتاقم می رسم و دستگیرۀ در را می گیرم و... نمی چرخد. احساس وحشتی که با فهمیدن موقعیتم درونم فروکش کرده بود، حالا دوباره اوج می گیرد. در قفل است. وینچسترها من را در این اتاق حبس کرده اند. نینا من را در این اتاق حبس کرده است. اما چرا؟
به شخصه میتونم بگم جزو بهترین کتابایی بوده که تا الان خوندم و واقعا حیرت زدم کرد. با توجه به تعریفایی که ازش شنیده بودم انتظار بالایی داشتم و واقعا این کتاب به نوبهی خودش بی نظیر بود. حتما پیشنهادش میکنم
سلام روزتون بخیر.ببخشید نشر آذرگون نشر خوبی هست برای این کتاب؟
بله در حال حاظر دیجی کالا هر سه جلد این کتاب رو تخفیف زده به قیمت عالی
انتشارات آذرگون سانسور زیادی داره؟
من جلد اول رو خوندم زیاد به دلم نشست چون کتابهای جنایی زیاد خوندم ولی جلد دوم خیلی خوب بود روند داستان خسته کننده نبود برعکس جلد اول خیلی خسته کننده بود و پایان هردو جلد چیزی نبود که توقع داشتم و این دقیقا همون چیزیه که کتابهای جنایی رو خوب میکنه و فریدا مک فادن توی پیچوندن و غافلگیر کردن عالی پیش میره. جلد سوم هم فکر کنم داشت ولی دیگه به سمت اون نرفتم.
میشه چندتا از بهترین کتابهای جنایی که خوندی معرفی کنی🙏
سلام من این کتاب رو ماه پیش خوندم خیلی جذبش شوم واقعا عالی بود پایان غیر منتظره ای داشت و هر کی درباره این کتاب یا نویسنده این کتاب بد گفته اصلا معمایی خون نیست
منو بشدت یاده کتاب اگر حقیقت این باشد انداخت. از فریدا مک فادن با توجه به کتابایه قبلیش مثل زندانی و بخش دی توقع بیشتری داشتم. اما با این حال ارزش یکبار خوندنو داره❤️
واقعا عالی بود - من که امروز تمومش کردم و هنوز تو خیالم با شخصیتهای داستانم 😅 واقعا پیشنهاد میکنم بخونیدش . امیدوار خوشتون بیاد .
این کتاب عاالیهه تو این سبک شاید اولش جذبتون نکنه اما از اواسطش ب آخر فوق العاده جذاب میشه داستان
برای خرید این کتاب کدوم انتشارات بهتره؟
من از نشر اذرگون گرفتم و راضی بودم.
کوله پشتی
من نشر آذرگون و دارم میخونم ولی متاسفانه سانسور شدست و حالم و گرفت
من تمام کتابهای فریدا مک فادن رو خوندم و خیلی دوست داشتم این کتاب هم خیلی قشنگ بود ولی یه نکته ای داشت اول داستان که نویسنده فراموش کرده بود که گفته این اتاق حمام خصوصی برای خودت داره و میلی بارها ازش استفاده کرده ولی در انتهای داستان که داخل اتاق زندانی میشن آبی نبود و اسمی از حمام نبود احساس میکنم این کار توهین به شعور خواننده هست و از خانم مک فادن با اون قلم بسیار زیباشون این خطا غیر قابل قبول هست
نه فکر کنم شما اشتباه متوجه شدی. حمام بیرون از اتاق زیرشیروانی بود. در حمام درست کنار در اتاق زیرشیروانی بود. وقتی داخل اتاق زیرشیروانی زندانی میشن، دیگه دسترسیای به حمام ندارن.
داستانش گیرا و جالبه یه روزه تمومش کردم
کتاب خدمتکار خیلی شبیه به کتاب پشت درهای بسته ،ای بی پاریس بود
جلد دومو کی میارید؟ اسمش راز خدمتکاره
بنظر من کتاب خوبی بود و قطعا لایق یک بار خونده شدن هست. بطور کلی اوایل کتاب یه مقداری شبیه کتاب "اگر حقیقت این باشد" هست. ولی بعد کم کم تغییر میکنه، اما خب این تشابه رو هر کسی که اون کتاب رو خونده باشه، احساس میکنه. کتاب هیجان آنچنانی نداره اما بخش دوم به بعد کتاب، به شدت باعث تعجبتون میشه، مخصوصا صفحات اخر که قطعا بهترین پایان برای این داستان بود به نظرم. و این کتاب درس خوب و مهمی هم به ادم میده.
من تمام کتابهای این نویسنده رو خوندم و این کتاب محبوب ترینم بود. به شدت برام کشش داشت. یه کم اعصاب خرد کن بود . شاید برای یه عده منطقی نباشه که خیلی از ادما به خاطر پول، پارتنر بدشون رو تحمل میکنن ولی چون من به شخصه در واقعیت اینو دیدم، میدونم به خاطر پول روی خیلی چیزا چشم میبندن. نکته ای که تقریبا درمورد تمام کتابهای مک فادن وجود داره اینه که داستان رو از دو سمت تعریف میکنه. به طوری که اول فکر میکنی طرف دوم ادم بدیه. اما بعد که از سمت طرف دوم داستان رو میگه میفهمی کاملا اشتباه قضاوت کردی. خلاصه بگم من دوستش داشتم و راضی هستم از خریدش. کتاب دیگهی نویسنده به اسم بانوی طبقه بالا هم تقریبا در همین فضاس. یعنی یک خانواده یک خانم رو به عنوان مستخدم میارن. اگر میخواید اونم بخونید، یک کتاب بینشون فاصله بندازید که قاطی نشه داستان ها.
به طرز غیرمنطقیای دوسش نداشتم و رو مخ بود با شخصیتاش اصلا ارتباط نگرفتم چهارتا شخصیت اصلی مزخرف داشت حتی با میلی هم نتونستم ارتباط بگیرم و کلا کتابو دراپ کردم اصلا نخونیدش نه تنهل هیچ هیجانی نداره حوصلتونو سر میبره نمیدونم چرا حتی خریدمش!
اعصاب خورد کن بود شبیه کتاب پشت درهای بسته بی ای پاریس بود تازه جلد دومشم هست!
خبب من خریدمش دیشب امروز به دستم رسید (با تشکر از ایران کتاب عزیز) و میخوام شروعش کنم ببینم چطوریه نظرمو همینجا میگمم
خب من دارم میخونمش تا الان چیز خاصی اتفاق نیوفتاده ولی جذبم کرد ببینم تمومش کنم چی میشه باز هم نظرم رو همینجا میگم
عزیز هنوز تمومش نکردی منتظریم😂