پیسی می نویسم درباره ی خدوجی که پشت شمشادها مشاعرشو از دست داده. خدوجی که نیست. تنهاست. تمومه. سرش درد داره. آخ که چقدر سرش درد داره. عوارض عمل لوبوتومی. برداشتن بخشی از پری فرونتال مغز. گم کردن زمان. گم شدن در زمان. و شاید دیوی هم باشه در این نمایش و یه مأمور شهربانی. من اون خدوج رو می نویسم که این خدوجی که هستم ساخته بشه. بشتابید، بشتابید امشب و همه شب، نمایش فکاهی سیاسی و انتقادی و اجتماعی و همه چیز تمام «دیو جغرافی». ص ۶۶-۶۷