تیغه ی آفتاب ظهر در لندن هنوز افقی است به چهارم ماه جولای،یا هفتم اکتبر!
هم چنان او چون بادهای سرگردان از بستری دگر بر می خیزد و چشم که می گشای سقفی دگر میبیند بر سر پناه بی سر پناه خویش.عمری دز به در تر از باد زیستن،تداعی گرهمین پنجره های جدید و میز بویانه ای غریب است که مانوس اش نیست...