طمراس! با ما سخن بگو پیش از آنکه این گودال کوچک تو را از ما دور کند. برخیز! پدرت را در آغوش بکش تا اشکهایش گونه هایت را خیس کند و مادرت را آن دورتر به تو نشان دهد که نمی خواهد آرام بگیرد! بلند شو برای آخرین بار دخترانت را ببین. ببین که نسیم ملایم اردیبهشت شیراز چگونه موهای طلایی شان را به بازی گرفته است. دختر کوچکت را ببین که هیچ چیز از رفتن تو نمیداند و از پی نوازشی روی دوش زنی به خواب رفته است.
(برگرفته از متن ناشر)